📘
#ملک_جمشید
📝محمد علی نقیب الممالک
جلد سوم
در دیار «زیرباد» هندوستان، پادشاهی عادل به نام همایونشاه حکومت میکرد که پسری شجاع به نام ملک جمشید داشت. ملک جمشید در شکارگاه، در تعقیب آهویی گم شد و دزدان اموالش را غارت کردند و او را به اسیری بردند. ملک جمشید برای حفظ آبرو و فرار از سرزنش دیگران، به شهر و نزد پدر بازنگشت و بهدنبال سرنوشت خود راهیِ دشت و بیابان شد تا بعد از چهل شبانهروز گرسنه و تشنه به شهر «اکره» رسید. بر سر دروازهی شهر تصویر نقاشیشدهای از یک دختر جوان و زیبارو دید که نه یکدل، بلکه صددل عاشق این دختر شد، اما دست روزگار برای او بازیها داشت و ملک جمشید برای رسیدن به معشوق خود باید ماجراهایی عجیب و بسی خطرناک را پشت سر میگذاشت.
دربارهی نویسنده و کتاب ملکجمشید
داستان «ملکجمشید، طلسم آصف و حمام بلور» یکی از داستانهای عامیانهی فارسی در عصر قاجار است. این کتاب از آخرین بازماندگان سنت افسانهسرایی ایرانی است که به قلم «نقیبالممالک» نوشته شده و از معدود قصههای عامهای است که مؤلف دارد. نویسندەی این کتاب، احتمالاً همان نویسندهی «امیرارسالان نامدار» معروف است که بهدلیل شهرت آن اثر، داستان ملکجمشید کمتر شناخته شدهاست.
محمدعلی نقیبالممالک، یکی از نقالان عصر قاجار است که در دربار ناصرالدین شاه برای درباریان قصه میگفت و شبها برای ایشان نقالی میکرد.
https://eitaa.com/ganjeparsi