🏴 ۱۲ محرم، ورود اهل بیت به کوفه 2⃣ 💢 خطبه خوانی زینب کبری سلام الله علیها در کوفه.... ▪️زينب دختر اميرالمؤمنين علیهماالسلام اشاره كرد بسوى مردم كه خاموش شويد و با آن شدّت و اضطراب چنان سخن مى گفت كه گويا از زبان حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام سخن مى گويد. پس بعد از اداى محامد الهى و درود بر حضرت رسالت پناهى، و صلوات بر اهل بيت اخيار و عترت اطهار فرمود: امّا بعد اى اهل كوفه و اهل غدر و مكر و حيله، آيا شما بر ما مى گرييد؟هنوز آب ديده ما از جور شما جاری است و ناله ما از ستم شما ساكن نگرديده. مَثَل شما مَثَل آن زن است كه رشته خود را محكم مى تابيد و باز مى گشود و شما نيز رشته ايمان خود را گسستيد و به كفر خود برگشتيد. و نيست در ميان شما مگر دعواى بى اصل و سخن باطل و تملّق فرزند كنيزان و عيبجوئى دشمنان. و نيستيد مگر مانند گياهى كه در زباله دانها رويد، يا نقره اى كه آرايش قبرى كرده باشند. بد توشه اى براى خود به آخرت فرستاديد و خود را مخلّد در جهنّم گردانيديد. آيا شما بر ما گريه و ناله مى كنيد، خود ما را كشته ايد و بر ما مى گرييد؟ بلى و اللَّه بايد كه بسيار بگرييد و كم خنده كنيد و عيب و عار ابدى بر خود خريديد و لوث اين عار با هيچ آبى از جامه شما زايل نخواهد شد. به چه چيز تدارك مى توان كرد كشتن جگرگوشه خاتم پيغمبران و سيّد جوانان بهشت را؟ كسى را كشتيد كه مصاحب برگزيدگان شما و روشن كننده حجّت شما بود. در هر مشکلی به او پناه مى برديد و دين و شريعت خود را از او مى آموختيد. لعنت بر شما كه بد گناهى كرديد، و خود را از رحمت خدا نااميد گردانيديد و زيانكار دنيا و آخرت شديد و مستحقّ عذاب الهى گرديديد و مذلّت و مسكنت براى خود خريديد. بريده باد دستهاى شما. واى بر شما اى اهل كوفه چه جگرگوشه‌ها از حضرت رسالت پاره پاره كرديد، و چه پردگيان از مخدّرات او بى ستر كرديد. و چه خونها از فرزندان برگزيده او ريختيد و چه حرمتها از او ضايع كرديد. كار قبيح رسوائى چند كرديد كه زمين و آسمان را فرو گرفت. آيا تعجّب كرديد كه از آسمان خون باريد؟ آنچه در آخرت بر شما ظاهر خواهد گرديد از آثار اين اعمال عظيم تر خواهد بود. يارى كرده نخواهيد شد به مهلت خدا. مغرور مشويد كه او به معاقبه عاصيان مبادرت نمى نمايد و نمیترسيد كه هنگام انتقام او بگذرد و پروردگار شما در كمينگاه گناهكاران است. راوى گفت: به خدا سوگند كه مردم را از سخنان آن جگرگوشه فاطمه زهرا غوغایی رو داد و بر حال خود مى گريستند و دستهاى خود را به دندان مى گزيدند. مرد پيرى در پهلوى من ايستاده بود و چندان گريست كه ريش او تر شد و مى گفت: پدر و مادرم فداى شما باد، پيران شما بهترين پيرانند، و جوانان شما بهترين جوانانند، و زنان شما بهترين زنانند، و اولاد شما بهترين اولادند، هرگز خوار نمى شويد و مغلوب نمى گرديد، و بزرگى شما را كسى سلب نمى تواند كرد. 📜 جلاء العیون، مجلسی ره، به نقل از منابع متقدم. 📝 ادامه دارد...