🔺همین دو نفر
تمام عمرش در مسافرت خلاصه میشد و تجارت برای خرید و فروش عطر ، روزی گذرش به مکه افتاد . با دوستان قدیمی مشغول و گرم صحبت شد . خورشید درست در وسط بام آسمان بود که جوانی خوش سیما از کنارشان گذشت با چرخش سر مسیر جوان را دنبال کرد جوان رو به کعبه ایستاد نوجوانی به او پیوست و زنی پشت سرشان ایستاد جماعت سه نفره لحظه ای ایستادند . بعد بسیار هماهنگ قامت تا کردند و سپس به سجده افتادند . دیدن این عبادت جمعی عجیب و منظم با آن خشوع و خضوع برایشان مثل همۀ اهل حجاز تازگی داشت با تعجب گفتند : چه اتفاق شگفتی میزبان بزم عباس پسر عبدالمطلب بود . به زبان آمد ؛ آن جوان برومند پسر برادرم عبدالله است که همه او را با نام محمد امین می شناسند . آن نوجوان با ادب علی است ، پسر برادرم ابوطالب و بانویی هم که رو گرفته خدیجه همسر محمد است . محمد خود را فرستاده خدای جهان میداند و تا امروز تنها همین دو نفر به او ایمان آورده اند ؛ همین خدیجه و علی
#مسیح_اسلام