خیلی جالبه که همه‌مون مثل گاوی که تیز کردن چاقوی قصاب رو نگاه میکنه، در سکوت منتظریم که صهیونیزم جهانی بالأخره کی فرمان سلاخیمون رو میده و بلای شبکه بلاک‌چین تلگرام و گرام و غیره کی بر سرمون نازل میشه... احتمالاً حداکثر تا اوایل آبان که آخرین فرصت تلگرامه، چون گواهینامه ۱٫۷ میلیارد دلار سکه گرام پیش‌خرید شده منقضی میشه. گرچه بعضیا دوباره دل خوش کرده‌اند به فیلتر کردن بلاک‌چین؛ همون‌طور و همون‌قدر که پروژه تلگرام‌های رنگی موفق شدند... سامری زمانه، برای این گوساله قشنگ چند سال صبر کرده تا با خوردن ۵۰ میلیون ایرانی و ده‌ها میلیون مسلمون و مستضعف دیگه، خوب چاق و چله بشه و الآن مدت‌هاست که داره راحت شیرش رو برای اهداف سیاسی و فرهنگی و حالا اقتصادی میدوشه... فقیه امت هم که گرچه ابتدا هارون‌وار با مصلحت‌اندیشی صبر کرد، اما وقتی هم که موسی‌وار فرمان سوزاندن و به دریا افکندش را داد، باز هم خواص و عوام مقاومت کردند و ادامه پرستش گوساله را بر امر ولی خدا ترجیح دادند. فکر نمی‌کردم بعضی از قصه‌های قدیمی حکمت‌آمیزی که شب‌ها برای خوابوندن پسرم تعریف می‌کردم، حالا شاید برای بیدار کردن بعضیا به کار بیان: یادتونه در داستان پینوکیو، یه مرد صاحب سیرک، پسرک چوبی و بقیه بچه‌ها رو گول میزنه و با وعده گردش و سرگرمی و شهربازی و غذاهای خوشمزه و غیره گول میزنه و میبردشون به شهری دور از پدر، اما یک دفعه صبح بیدار میشن میبینن تبدیل به الاغ‌هایی بارکش شدن که باید یا فروخته یا قصابی بشن... داستان هنسل و گرتل رو هم شاید یادتون باشه که وقتی برادر و خواهر فرار میکنن و در جنگل خطرناک گم میشن، با خونه‌ای ساخته شده از شیرینی و شکلات و آبنبات روبرو میشن که میزبانی جذاب و زیبا و مهربان داره؛ اما زمانی چهره کریه زن جادوگر رو دیدند که برای خوردن و چاق شدن و نهایتاً، کشته و خورده شدن در قفسی اسیرشان کرده بود... گرچه پدر به موقع به دادشان رسید...