🌷 نکته تفسیری صفحه ۴۹۷🌷 آیینه ی عبرت: شاید هنگامی که فرعون با غرور در قصر خود قدم برمی داشت و به رود عظیم نیل نگاه می کرد و از خدمتکاران و نوکران قصر تا بزرگان لشکری و کشوری برای دست بوسی نزد او می آمدند و در برابرش زانو می زدند، هیچ گاه در اعماق خیالاتش هم فکر نمی کرد که روزی دار و ندارش به قوم بنی اسرائیل ـ که بردگان او محسوب می شدند ـ به ارث برسد و همان کسانی که از نظر او زنده بودند تا به او خدمت کنند، قصر او را زیر پاهایشان لگدمال کنند؛ و شاید فرعونیانی که از نعمت های دنیا سرمست شده بودند و از هیچ ظلم و ستمی بر مردم مظلوم بنی اسرائیل کوتاهی نمی ورزیدند، هیچ گاه گمان نمی کردند که بزرگ ترین ثروت ملّی شان ـ یعنی رود نیل ـ به بلای جانشان تبدیل شود و آنان را در میان امواج خود غرق کند؛ امّا تنها پس از گذشت چند ساعت از تعقیب بنی اسرائیل، باز شدن امواج نیل که مایه‏ ی نجات بنی اسرائیل شده بود، سبب هلاکت آنان و دنیای حقیرشان شد. این آیات در چند جمله‏ ی کوتاه و زیبا به فرجام دردناک دشمنان موسی اشاره می کند و می فرماید: «چه بسیار باغ ها و چشمه سارهایی که فرعونیان رها کردند؛ و چه کشتزارها و منزلگاه های عالی و بی نظیر؛ و چه عیش و نوش هایی که در آن سرمست و خوشحال بودند. آری، فرمان الهی چنین بود و آن نعمت ها را به گروهی دیگر به میراث دادیم.» در واقع این خصلت دنیاست که شیفتگان خود را می فریبد و درست هنگامی که آنان با تمام وجود به آن وابسته شده اند، ایشان را از خود جدا می کند. این حقیقت در سخن زیبایی از امیر مؤمنان علی چنین بیان شده است: «دنیا می فریبد و آسیب می رساند و می گذرد... و دنیاداران همچون کاروانیانی هستند که اندکی برای استراحت [از مرکب هایشان] پایین آمده اند که ناگهان ساربان بر سرشان فریادی می کشد و کوچ می کنند.» در تاریخ آمده است هنگامی که امیر مؤمنان علی از شهر مدائن می گذشت و آثار کسری (انوشیروان و شاهان ساسانی) و ایوان مدائن را ـ که نزدیک به فرو ریختن بود ـ مشاهده کرد و یکی از همراهان آن حضرت، شعری عبرت آموز در این باره خواند، فرمود: چرا این آیات را نخواندی: «کَم تَرَکوا مِن جَنّاتٍ وَ عُیونٍ وَ زُروعٍ...» (آیات مورد بحث). خاقانی ـ شاعر نامور ایرانی ـ با دیدن ایوان مدائن چنین زیبا سروده است: «هان ای دل عبرت بین، از دیده نظر کن هان ایوان مدائن را، آیینه‏ ی عبرت دان پرویز به هر بزمی، زرّین‌تره گستردی کردی ز بساط زر، زرّین تره را بستان پرویز کنون گم شد، زان گم شده کمتر گو زرّین تره کو بر خوان؟ رو «کم ترکوا» برخوان». 🕊👇 آل یاسین نائین🌼🌱🌼 https://eitaa.com/gfjrsb