در دانشگاههاى ما به طور جدى بايد روى آن چيزهايى كه مربوط به بخش پژوهش است، تكيه شود. مىتوان دانش فنى را وارد كرد - كمااينكه الان داريم اين كار را مىكنيم؛ دانش فنىِ يك پديدهى صنعتى را وارد مىكنيم - ليكن اين مثل آن است كه ما در چاهى آب دستى بريزيم تا بتوانيم بعد همان آب را استخراج كنيم؛ براى بلند مدت، اين كار فايدهيى ندارد؛ بايد علم از درون بجوشد؛ آن هم بر طبق آنچه كه مورد احتياج كشور است. بنابراين بايد بر جريان علم در كشور، درونزايى حاكم باشد؛ اين كار بايد در دانشگاهها جدى گرفته شود؛ افزايش سهم بودجهى پژوهش، يكى از اين كارهاست.
علم و پژوهش، براى كشاورزى و صنعت و معدن و بسيارى از بخشهاى ديگر كشور مقدمه است.
مسئلهى علم و توليد علم و شكوفا كردن استعدادها در داخل، يك امر جدى و حياتى است.
ملت ايران به دنيا كم، چيز ياد نداده است. ملت ما چند قرن، دانش، صنعت، پيشرفت، علم، فرهنگ و فلسفهى خود را به دنيا ياد داده است.
موضوع علم و پژوهش در كشور، يك موضوع جدى است؛ ... از جملهى چيزهايى است كه زيرساخت همهى پيشرفتهاى كشور در امور توسعهى مادى و صنعتى و به تبع آن مالى و سياسى و بينالمللى است.
ما بايد از محاصرهى موجود كه كشورهاى جهان سوم در آن قرار گرفتهاند، خودمان را خارج كنيم. اين فقط وظيفهى ما نيست، بلكه وظيفهى همهى ملتهاى دنياست كه در دورهيى از كاروان علم عقب ماندند. من اعتقاد راسخم - كه اين اعتقاد با نظر خبرگان و كارشناسان فن تأييد شده است - اين است كه ما مىتوانيم اين كار را بكنيم. اين مُهر «نمىتوانيم» و «نمىتوانيد» را كه يكى از بخشهاى عمدهى سياست فرهنگى دشمنان بوده، بايستى از ذهن خودمان پاك كنيم.
جنبش نرمافزارى
ما شعار نهضت نوآورى علمى و جنبش نرمافزارى را مطرح كردهايم؛ انتظار اين بوده است كه اهل علم، اهل دين، اهل قلم، اهل دانشگاه و اهل حوزه در اين جهت حركت كنند، و بسيارى حركت كردهاند؛ اما مىبينيم بعضى با اين نياز حقيقى - كه حركت علمى، نياز حقيقىِ اين كشور است - همراهى نكردند.
دانشگاه بايد بتواند يك جنبش نرمافزارىِ همهجانبه و عميق در اختيار اين كشور و اين ملت بگذارد تا آن كسانى كه اهل كار و تلاش هستند، با پيشنهادها و با قالبها و نوآوريهاى علمىِ خودى بتوانند بناى حقيقى يك جامعهى آباد و عادلانهى مبتنى بر تفكرات و ارزشهاى اسلامى را بالا ببرند.
اين خود يك حقيقت و توقع بجايى است كه بايد اهل علم در محيط دانشگاه به توليد علم، به نگاه مبتكرانه و سازنده در زمينهى علم - به همان چيزى كه بنده از آن به نهضت نرمافزارى در محيط علمى تعبير كردم - بپردازند؛ ما نياز به اين موضوع داريم. البته دستگاههاى دولتى بزرگترين مسئوليت را دارند.
نسل دانشپژوه و محقق و پژوهندهى كشور ما بداند؛ امروز اگر برترى علمى با غربىهاست، در آيندهى نه چندان دورى با همت و ارادهى شما مىتوان كارى كرد كه فردا آنها از شما ياد بگيرند.
مرزهاى دانش را بشكنيد. اينكه من مىگويم نهضت نرمافزارى، انتظار من از شما جوانها و اساتيد اين است. توليد علم كنيد. به سراغ مرزهاى دانش برويد. فكر كنيد. كار كنيد. با كار و تلاش مىشود از مرزهايى كه امروز دانش دارد، عبور كرد؛ در بعضى رشتهها زودتر و در بعضى رشتهها ديرتر.
حوزه
روحانيت
[روحانيت] بودند كه با ستمگران به مبارزه برخاستند و پناه مظلومان و مستضعفان شدند.
از خصوصيات روحانيت شيعه اين بوده كه هميشه با مردم بوده است.
اگر زحمات حوزههاى علميه از آغاز تا امروز نبود، يقيناً چيزى از دين و حقايق دينى باقى نمىماند.
بهعقيدهى من يكى از واجبات هر طلبهيى اين است كه كتابهاى آقاى مطهرى را يك دور از اول تا آخر با دقت بخواند و مباحثه كند.
حوزههاى علميه، مزرع علماى دين و پرورشگاه نهالهاى بالندهى فقاهت در آينده است.
روحانيون بايد دانشجويان را همانند فرزندان خود مورد محبت و عطوفت قرار دهند.
روحانيون مظهر اسلام هستند.
طلبه و روحانى، بايستى ساده باشند و مظهر سادگى روحانيت هم، سادگى طلبگى است.
عالم دين بايد فكر سياسى روشن و زنده و متناسب با زمان داشته باشد.
محبوبيت روحانيت در تجمل و اشرافيگرى او نيست، در سادگى و بىپيرايگى اوست.
نسبت شهدايى كه بعد از انقلاب، در كسوت روحانيت به شهادت رسيدند؛ بيش از دو برابر نسبت شهدايى است كه از بقيهى قشرهاى مردم، به شهادت رسيدند.
وحدت دين و سياست اين است كه حوزههاى علميه هرگز از سياست دور نشوند.
وحدت حوزه و دانشگاه
وحدت حوزه و دانشگاه خيلى دشمن دارد. از كثرت دشمن، كشف كنيد كثرت اهميت را.
تبليغ
بايد با عمل و زبان تبليغ كرد.