🔴 (س) 🔴حضرت زهرا (س) خطاب به عمر وهمراهانش فرمودند : 👇👇👇 ای گمراهان و دروغگویان چه می گویید و چه می خواهید؟ ای عمر! آیا از خدا نمی ترسی؟ می خواهی وارد خانه من شوی؟ آیا با حزبت که حزب شیطان است مرا می ترسانی، در حالی که شیطان ناتوان است.» 🔻در این موقع عده‌ای از معترضین از خانه خارج شدند که مورد برخورد شدید عمر قرار گرفتند و شمشیر برخی از آنان نیز توسط او شکسته شد. اما همچنان امیر مومنان، فاطمه و کودکان آنان در خانه حضور داشتند. 🔻عمر دستور داد تا هیزم حاضر کنند و به وسیله هیزمهاي گردآوری شده و پاره آتشی که با خود همراه داشت، درب خانه را به آتش کشیدند و به زور وارد خانه شدند در این میان بخاطر شکسته شدن درب خانه ای که حضرت زهرا(س) پشت آن بود ایشان به شدت مجروح و میخ بزرگ درب به شکم ایشان برخورد وباعث سقط حضرت محسن (ع) شدند؛ 🔻عمر به همراه عده‌ای از همراهانش خانه را مورد تفتیش قرار داده و امام علی(ع) را به زور و با اکراه به سمت مسجد کشان کشان بردند. 🔻 در حین این عمل، فاطمه (علیها السلام) باهمه صدماتی که دیده بود باز از پا ننشست و بنا بر وظیفه و الهی خویش در دفاع از زمان و امام خود به مسجد آمد. 🔻وقتی حضرت زهرا (س) وارد مسجد شد و با تهدیدی جدی فرمود: «پسر عمویم را رها کنید. قسم به آن خدایی که محمد صلی الله علیه و آله را بر حق برانگیخت، اگر از او دست برندارید گیسوان خود را پریشان کرده و پیراهن رسول خدا صلی الله علیه و آله را بر سرافکنده و در برابر خدا فریاد خواهم زد.» 🔻و هنگامی که سلمان فارسی با اشاره امام علیه السلام از آن بانوی بزرگوار خواست تا نفرین نکند و به منزل برگردد، خطاب به سلمان این چنین فرمود: «می خواهند علی علیه السلام را به قتل برسانند و [من] بر قتل علی علیه السلام صبر ندارم.» 🔻خلیفه و دیگران که مرعوب دفاع و حمایت جدی آن بانوی بزرگوار از امام علیه السلام شدند، به ناچار امام علیه السلام را آزاد کردند . 10 ادامه دارد....