4️⃣خاطرات قدیری ابیانه از آزادسازی سفارت شاهنشاهی ایران در ایتالیا در دهه فجر سال 1357 به تنهایی 👈نمایندگی دولت موقت! 24 تا 26 بهمن ماه، زمان مناسب برای اشغال سفارت به نظر می‏رسید، ما هم چند روزی را برای تدارک لازم برای فراهم آوردن امکان انعکاس گسترده‏تر عملیات اشغال سفارت در اختیار داشتیم. روز 22 بهمن، سوار بر اتوبوس عازم جلسه‏ای بودم، بنا داشتم به انجمن‏ها پیغام دهم که به رم عزیمت کنند. یک ایرانی مرا دید و فریاد زد که رادیو آزاد شد. فورا از اتوبوس پیاده شدم و از او جزئیات را خواستم. گفت: رادیو ایران را گوش می‏دادم که ناگهان رادیو اعلام کرد که رادیو به دست انقلابیون افتاده است و درگیریها به شدت ادامه دارد و گوینده مرتبا از مجاهدین خلق و فدائیان خلق می‏خواست که در دفاع از رادیو و تلویزیون به کمک بشتابند، تعجب کردم، فدائیان خلق که هیچ نقشی در انقلاب نداشتند و با اینکه سازمانی چریکی محسوب می‏شدند نیروی چندانی نداشتند تا کاری از آنها بر آید. مجاهدین خلق هم که توسط عناصر مرتد آن تار و مار شده بود و این نیروها با همکاری ساواک عناصر مؤمن را از بین برده بودند و از این دو سازمان کاری بر نمی‏آمد. ضمن اینکه هر دو سازمان با انقلاب اسلامی در عمل سر ناسازگاری داشتند. در حقیقت این مردم مؤمن و مسلمان ایران بودند که به رهبری حضرت امام (ره) انقلاب را تا به این مرحله رسانده و نیروی اصلی انقلاب را تشکیل می‏دادند. حدس زدم که این اظهارات ناهماهنگ باید مربوط به نظر شخصی مجری باشد که بعداً هم معلوم شد که همینطور بوده است. به فکر فرو رفتم. این سوال برایم مطرح بود که الان چه کاری باید کرد و تکلیف من در این لحظه چیست؟ تصمیم خود را گرفتم. سریعاً به سفارت می‏رویم و اداره سفارت را به هر نحو شده به دست می‏گیریم. تماس با اعضای انجمن اسلامی ممکن نبود. هر کس مشغول کاری بود و طبیعتاً هنوز به منزل بر نگشته بودند. تصمیم گرفتم به تنهایی به سفارت بروم و همچون سه روز قبل خود را نماینده دولت موقت معرفی کرده بخواهم اداره سفارت را به من بسپارند. به طرف سفارت به راه افتادم. . ghadiri.ir/post/99