مقایسه کنید نامه اینجانب به صدام حسین با نامه احمدی نزاد به بن سلمان👈
نامه سرگشاده قدیری ابیانه به صدام حسين 5 ماه قبل از جنگ
نامه سرگشاده به صدام حسين
دكتر محمد حسن قدير ي ابيانه، كارشناس مديريت امور استراتژيك
اين مقاله در تاريخ 1/۸/1381 در روزنامه خبر یعنی پنچ ماه قبل از حمله آمریکا به عراق به چاپ رسيده است و در آن حمله قطعی آمريکا به عراق پيش بينی شده است.
باسمه تعالی
جناب آقاي صدام حسين، رياست حكومت كشور بزرگ و اسلامي عراق
لازم ميدانم در اين برهه از تاريخ كه كشور عراق در معرض تاخت و تاز آمريكاي جهانخوار است و ميرود كه به اشغال نظامي آمريكا در آيد، نكاتي چند را با شما در ميان بگذارم.
ميدانيم كه قصد آمريكا فقط سرنگوني شخص شما و رژيمي كه شما در راس آن قرار داريد نيست و باز هم ميدانيم كه آمريكا قصد برقراري دموكراسي و برقراري حقوق مردم عراق را ندارد. چه آنكه اگر فقط سرنگوني شما منظور بود، اين هدف در جنگ اول آنها با شما حاصل ميشد و درست به خاطر ترس از به قدرت رسيدن مردم بود كه دستور توقف عمليات از سوي بوش پدر صادر گرديد.
آمريكا همچنين صرفا قصد برقراري حكومتي غرب گرا را ندارد. بلكه قصد آمريكا، سلطه و بلكه تصاحب كامل عراق و مصادره منابع نفتي آن است و به همين دليل نيز، هنوز عراق را به اشغال در نياورده، براي مشاركت در حمله به عراق، به كشورهاي ديگر، وعده بخشش بخشي از نفت عراق را به عنوان سهميه مشاركت در جنگ ارائه ميدهد.
آمريكا قطعا تجزيه عراق را هدف خود قرار داده است و قرار است پس از سرنگوني حكومت عراق، ژنرالي آمريكايي را در راس امور عراق بگمارد. مثل زمان استعمار انگلستان كه اين انگليسيها بودند كه مستقيما در كشورهاي مستعمره حكمراني ميكردند.
ارزيابي اينجانب به عنوان يك استراتژيست اين است كه حمله آمريكا به عراق قطعي است و اگر شما تمام مصوبات سازمان ملل را نيز پذيرفته و عمل كنيد، فرقي در آن نخواهد داشت و اگر هيچ اسلحهاي، حتي از نوع سلاحهاي انفرادي نيز در كشور شما باقي نماند، اين امر فقط حمله امريكا را بي دردسر تر خواهد كرد. در هيچ وضعيتي، آنها به شما اطمينان نخواهند كرد.
اصولا اهداف آمريكا تغيير كرده است و وارد مرحله به كار گيري قدرت نظامي براي تسلط بر كل جهان شده است و موافقت شما با در خواستهاي آنها، نميتواند آنها را از اهداف اصلي شان باز دارد.
آنها به شما اطمينان نخواهند كرد و حتي در صورت تسليم، شما را زنده نخواهند گذاشت. آنها زنده بودن شما را تحمل نخواهند نمود، چون شما از همكاريهاي آنها با خود در طول جنگ تحميلي، اطلاعات و اسنادي زيادي داريد كه در صورت افشاگري آنها، ضربات مهلكي بر پيكره آمريكا و مهمتر از آن ضربه بر پيكر تفكر ليبراليستي كه مدعي تدريس درس اخلاق است وارد ميآورد. پناهندگي شما به كشورهاي ديگر و ترك حاكميت، هم جان شما را نجات نميدهد. دولت مصر به شما پيشنهاد پناهندگي داده و استدلال كرده كه چنين اقدامي را در مورد شاه مخلوع ايران نيز انجام داده بود. اقدام مصر در پناهندگي دادن به شاه ملعون، به خواست آمريكا بود و آمريكا طرفدار شاه بود و قصد بازگرداندن او به قدرت را داشت. آن شرايط با وضع شما فرق خواهد كرد و در صورت پناهنده شدن شما، در صدد قتل شما بر خواهند آمد.
شما در جنگي كه آمريكا بلا شك راه خواهد انداخت، قطعا كشته خواهيد شد. تسليم هم شويد نميگذارند پاي شما به دادگاه جنايات جنگي برسد. در اسارت هم شما را خواهند كشت. تا نتوانيد در دادگاه جنايتكاران جنگي افشاگري كنيد.
شايد نتوانند شما را در جنگ هوايي بكشند ولي تا درب پناهگاه و اطاق شما پيش خواهند آمد. پيش بيني من اين است كه شما در چنين لحظهاي، مرگ را بر اسارت ترجيح خواهيد داد و لذا همچون هيتلر خود كشي خواهيد كرد.
آنگاه شماييد و دادگاه عدل الهي كه بايد در مورد اعمال خود از جمله در قبال تجاوز به ايران پاسخگو باشيد.
و اما بعد. حمله به عراق در راستاي جنگ تمدنها و بخشي از جنگ صليبي است كه آمريكا براي تسلط بر جهان اسلام تدارك ديده است.
اما چرا كار به اينجا رسيد؟ چرا آمريكا از حمايت از شما در ارتكاب جنايات جنگي عليه ايران به تلاش براي سرنگوني شما رسيده است؟
حقيقت اين است كه غرب و در راس آن آمريكا، اين سلاحهاي كشتار جمعي، اعم از اتمي، شيميايي، ميكروبي و عصبي را در اختيار شما قرار داد، تا شما هر آنچه را كه گرفتهايد عليه ملت ايران استفاده كنيد و همه آنها را در ارتكاب جنايات جنگي بر سر ملت مومن و مقاوم ايران بريزيد و به مصرف برسانيد. قرار نبود چيزي از اين سلاحها در دست شما باقي بماند.
اما پذيرش قطعنامه سازمان ملل از سوي ايران، كه دور از انتظار آنها بود، همه نقشهها را نقش بر آب كرد و اين سلاحها، به جاي اينكه بر سر ملت ايران بريزد، در دستان شما باقي ماند و از اينجا ماجرايي آغاز شد كه اين روزها شاهد نقطه عطفي در تحول آن هستيم.