کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به توافق اخیر ایران و عربستان، میافزاید:« در واقع، ایران قدرت خود را به آمریکا دیکته کرد. علاوه بر اینکه تحولات چند سال اخیر در منطقه به کشورهای عربی نشان داد آمریکا تکیهگاه سستی است. آمریکاییها نشان دادند حتی برای آنهایی که در خدمتشان هستند، ارزشی قائل نیستند. در ماجرای فرار از افغانستان، سگها را روی صندلی هواپیما و افغانیهای همکار خود را در قسمت باز هواپیما جای دادند. اینها را حتی به آمریکا نبردند و در قطر تخلیه کردند. کشورهای عربی که امید داشتند آمریکا حافظ آنها باشد، حالا کمکم به این نتیجه میرسند که حتی وجود پایگاههای آمریکا در کشورهای عربی تبدیل به نگرانی آنها شده است. چون میدانند اگر آمریکا از این پایگاهها علیه ما استفاده کند، هم پایگاهها مورد هدف ما قرار خواهد گرفت و هم امکانات و زیرساختهای کشوری که پایگاهها در آن حضور دارند. آمریکا هم اینطور نیست که اگر خواسته باشد از پایگاههای خود در این کشورها استفاده کند، برود و از حکام این کشورها اجازه بگیرد.»
وی میافزاید: «آمریکاییها چه در زمان ترامپ و چه در زمان بایدن، بن سلمان را به شدت تحقیر کردند. با اینکه بن سلمان قراردادهای پرسودی با آمریکاییها بست ولی ترامپ از او با عنوان گاو شیرده نام برد. در خبرها درز پیدا کرده بود که بعد از ملاقات بن سلمان با ترامپ در کاخ سفید، ترامپ دستور میدهد تا بروند و مبلمان آنجا را ضدعفونی کنند. بایدن هم پیش از سفر به عربستان گفته بود به هیچ وجه با ولیعهد عربستان دیدار نخواهد داشت و برنامهها را از طریق پادشاه پیگیری خواهد کرد. اما چون نیازمند این بود که قبل از انتخابات پارلمانی در آمریکا، نفت ارزان شود، سفری به عربستان داشت و با بن سلمان ملاقات کرد. رسانههای آمریکایی پیرامون این سفر نیز مطالب تحقیرآمیزی علیه بنسلمان نوشتند و گفتند که الان بحث در کاخ سفید این است که چطور پروتکلهای دیدار را تنظیم کنند تا بایدن با بن سلمان دست ندهد که بعدا هم واقعا دست نداد. نتیجه چه شد؟ بن سلمان بعد از سفر بایدن، خواستار کاهش دو میلیون بشکهای تولید نفت شد، در حالی که روسیه خواستار کاهش یک میلیون بشکهای تولید بود. اخیرا هم عربستان موافقت کرده است باز ۵۰۰ هزار بشکه کمتر تولید کنند. ظاهرا سعودیها هم جهت باد را فهمیدهاند و متوجه هستند که جهان در حال تغییر است و یک نظم چندقطبی در حال شکلگیری است.»
لزوم تعویض سفرای کم کار با افراد فعال
مجموعه این عوامل نشان میدهد که نظم نوین جهانی واقعا در حال شکل گیری است. تغییر رویکرد دستگاه سیاست خارجی از غربگرایی بیمارگونه دولت سابق به روال کنونی، میتواند نویددهنده هوشیاری دستگاه دیپلماسی برای استفاده از فرصتهای جدیدی باشد که نو به نو خلق میشوند.
یک کارشناس سیاسی اما معتقد است تعویض سفرای کم کار و تعیین افراد باسواد و فعال در برخی کشورهای مهم، از دیگر ملزومات تحرک داشتن برای استفاده از تغییر نظم جهانی است.
به عقیده وی، ترس تاریخی آمریکا از نزدیکی چین و روسیه، اکنون در مسیری غیرقابل بازگشت قرار گرفته و مجموعه تحولات بینالمللی نشان میدهد دنیای غرب محور به پایان خود نزدیک و نزدیکتر شده است. هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در گردهمایی سال گذشته داووس، در ماه مه، از پایان فوری خصومتها در اوکراین حمایت کرد تا مبادا روسیه به اتحاد دائم با چین سوق داده شود. با این حال، به دلیل گفتن اینکه مسکو میتواند کریمه را حفظ کند، در لیست دشمنان اوکراین قرار گرفت و مورد انتقادات شدیدی از سوی حامیان جنگ در رسانههای غربی قرار گرفت.
وی میافزاید: «آمریکاییها چه در زمان ترامپ و چه در زمان بایدن، بن سلمان را به شدت تحقیر کردند. با اینکه بن سلمان قراردادهای پرسودی با آمریکاییها بست ولی ترامپ از او با عنوان گاو شیرده نام برد. در خبرها درز پیدا کرده بود که بعد از ملاقات بن سلمان با ترامپ در کاخ سفید، ترامپ دستور میدهد تا بروند و مبلمان آنجا را ضدعفونی کنند. بایدن هم پیش از سفر به عربستان گفته بود به هیچ وجه با ولیعهد عربستان دیدار نخواهد داشت و برنامهها را از طریق پادشاه پیگیری خواهد کرد. اما چون نیازمند این بود که قبل از انتخابات پارلمانی در آمریکا، نفت ارزان شود، سفری به عربستان داشت و با بن سلمان ملاقات کرد. رسانههای آمریکایی پیرامون این سفر نیز مطالب تحقیرآمیزی علیه بنسلمان نوشتند و گفتند که الان بحث در کاخ سفید این است که چطور پروتکلهای دیدار را تنظیم کنند تا بایدن با بن سلمان دست ندهد که بعدا هم واقعا دست نداد. نتیجه چه شد؟ بن سلمان بعد از سفر بایدن، خواستار کاهش دو میلیون بشکهای تولید نفت شد، در حالی که روسیه خواستار کاهش یک میلیون بشکهای تولید بود. اخیرا هم عربستان موافقت کرده است باز ۵۰۰ هزار بشکه کمتر تولید کنند.