⛈راه حل یک چسبندگی خوب در مسیرهای مرطوب عبارت از فراهم آوردن تماس مستقیم و دائمی بین تایر و مسیر حرکت است و به عبارت دیگر فراهم آوردن حداقل حجم آب میان تایر و آسفالت جاده.
🚙وظیفه اصلی یک تایر در آب و هوای بارانی عبارت است از خارج نمودن آب از سطح مسیر حرکت به نحوی که تایر سطح تماس خود را با جاده حفظ نموده و فشار لازم را به آن اعمال کند.
🚚حال هر چه عمق آب بیشتر باشد وقوع حالت هیدروپلنینگ محتملتر است، زیرا که توان تایر برای تخلیه آب از مسیر حرکت کمتر از حجم آبی است که تایر با آن مواجه میشود.
🚌به عبارتی، چون تایرها قابلیت جابهجایی حجم آب محدودی را در واحد زمانی مشخصی دارند لذا هر چه سرعت خودرو بیشتر شود شما به عنوان راننده فرصت کمتری به تایر خودرو برای تخلیه آب دادهاید و این خودش احتمال وقوع پدیده هیدروپلنینگ را بالاتر می برد
🎯عوامل موثر بر وقوع پدیده هیدروپلنینگ
🛂ناگفته نماند که حتی تایرهای نو نیز در عبور از مسیرهای خیس چنانچه سرعت خودرو از
56 کیلومتر برساعت فراتر رود شروع به از دست دادن سطح تماس خود با سطح آسفالت میکنند.
⛔حال تصور کنید که اگر با سرعتی فراتر از
100 کیلومتر در بزرگراهها و یا اتوبان در هنگام بارش باران رانندگی کنید چگونه خودرویتان با کمترین ترمزگیری و یا چرخش ناگهانی فرمان از سطح مسیر منحرف میشود؛ به ویژه اگر خودرویتان به سامانههای مدرنی همچون کنترل پایداری، ضد هرزگردی و... مجهز نباشد.
⚠️یکی از فاکتورهای موثر در هنگام رانندگی در جادههای رطوبتی وزن خودرو است.
در کل، خودروهای کوچکتر و سبکتر حساسیت بیشتری به پدیده هیدروپلنینگ دارند، چون هر چه وزن خودرو کمتر باشد فشار کمتری به سطح آسفالت وارد آمده و بنابراین قطع تماس با آسفالت سریعتر روی میدهد پس فرضاً خودروهای نسبتا سنگینی مثل تویوتا کمری یا کیا اپتیما کمتر از خودروهای کوچکی مثل تویوتا یاریس و یا پژو 206 دچار عارضه هیدروپلنینگ میشوند.
⬆️در این میان، کیفیت و سطح جاده هم در ایجاد پدیده هیدروپلنینگ بیتأثیر نیست.
🔘مثلاً در مسیرهای خاکی یا ناهموار سنگلاخی آب باران و یا هر نوع آب گل آلودی میتواند از طریق حفرههای ریز و یا شکافهایی که بخشی از ترکیب ساختمانی این مسیرهاست تخلیه شود.