مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری در اواخر عمرشان یکی از استخوانهای پهلوی‌شان شکسته بود. گویا ایشان صبح‌ها در حیاط منزلشان قدم می‌زدند. یک درخت انجیر در حیاط بود که انجیرهایش به زمین می‌افتاد و زمین لیز می‌شد. خادم منزل وظیفه‌اش بود که اینها را جارو کند و هر روز جمع کند. شاید خادم تسامح کرده یا یادش رفته و جارو نکرده بود. وقتی ایشان از زیر درخت ردّ می‌شدند، انجیر روی زمین را ندیده بودند و سُر خوردند و به زمین افتادند استخوان پهلویشان شکست. ایشان تا آخر عمرشان، این درد و نارحتی‌شان را به کسی نگفتند تا مبادا فرزندان و ارادتمندان ایشان، خادم را به خاطر غفلتی که کرده بود، توبیخ کنند. این مرد بزرگ‌ از تربیت‌شدگان مکتبی است که مرزهای اخلاق را در مصائب نیز رعایت می‌کند. . پندهای سعادت، محمد مهدی شب زنده دار، ص ۲۲۳-۲۲۲، نشر معارف. . @ghaeni_ir