#طنز #خنده #جوک #لطیفه #شوخی
آخ یادش بخیر
هر وقت مامان و بابام دعواشون می شد ،
بابام شیشهی خیارشور رو سفت می بست
که مامانم نتونه در شیشه رو باز کنه
تا به این بهونه ، آشتی کنن ...
یه بار دعواشون شد ولی خیارشور نداشتیم ،
بابام بهم پول داد که خیارشور بگیرم ،
ولی من از این خیارشور فلهای گرفتم 😁
آخرشم ، سر فحش دادن به من آشتی کردن 😂
@ghairat