#دهه_هشتادیها
#دوستداشتنیهای_دنیا
دخترک اهل کتاب و اهل قلم من!
راستش را بخواهی دیگر حتی به گرد خواندنِ نوشتنهایت هم نمیرسم،
چه کسی تصور میکرد آن دخترک ٩ سالهی تازه به تکلیف رسیده که با چادر سفید و تورتوری جشن تکلیفش به مسجد میآمد،
یک روز بشود تو،
تویی که این همه بزرگ و متفکر شدهای،
این همه میخوانی و این همه مینویسی،
انرژیات آن روزها تمام نمیشدند،
این روزها چه میکنی با انرژیهایت؟!
از کتابهایی که خواندی، گفتی،
و از دومین شعری که سرودی،
راستش دلم برای آن سالهای خودم تنگ شد، برای همان تشنگیها، سیرابنشدنها، کتاب خواندنها، نوشتنها و شعرسرودنها...
شعرت قشنگ بود، هنوز وزن مقبولی ندارد، اما از نگاه من، وزن، شرط دوم شعر است، شرط اول، دلیست که به آگاهی رسیده باشد
و حتی لرزیده باشد،
کلماتی که حرف را برسانند و احساسی که از جان تراویده باشد، اینها که باشند، وزن هم روزی درست میشود و جای نگرانی نیست!
از خداوند برای وجود پر از محبتت،
خیر میخواهم، برای دغدغههایت، مسیری هموار، برای دلتنگیهایت، آرامش و برای سرگشتگیهایت، پاسخی که تو را به مقصد برساند و عاقبتت را روشن کند... 🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann