عا که با بهره‌گیری از 17 تیپ صورت گرفت را خنثی کردند و نزدیک به 3500 نفر از آنان را کشتند و یا مجروح کردند و این تیپ‌ها را منهدم نموده و توانستند سه فرمانداری در شمال، غرب و جنوب استان مأرب را آزاد نمایند. جالب این است که یمنی‌ها نام این عملیات را ابتدا «عملیات سردار سلیمانی» گذاشته بودند. شهید سلیمانی کار خود را می‌کند و اگر تا صد روز پیش نمی‌توانست به یمن سفر کند و کنار رزمندگان یمنی بجنگد، حالا در کنار یمنی‌هاست؛ در صنعا، در صعده، در حدیده، در جوف، در تعز، در بیضاء، در مأرب و در...! سلیمانی حال هر لحظه بخواهد سفر می‌کند و ویزای او هم به صورت نامحدود صادر شده است. او در یمن در تلاش است تا جنگ علیه مردم مظلوم آن را پایان دهد، همان کاری که قبلاً هم آن را دنبال می‌کرد و امروز بیش از قبل‌، از لزوم پایان یافتن این جنگ سخن گفته می‌شود و بیش از گذشته، متجاوز برای پایان دادن به تجاوز زیر فشار قرار دارد. پس سلیمانی در یمن دارد با دست بازتر کار خود را می‌کند و برای برداشتن گام‌های قوی‌تر و مطمئن‌تر جلوی پای سید عبدالملک را روشن می‌گرداند. در این 100 روز یمنی‌ها در جنوب هم از «المهره» تا «ابین» به حرکت درآمده‌اند و مشکلات سعودی را صدچندان کرده‌اند. سلیمانی در سوریه حضور دارد، کنار لشکرهای مدافعان حرم، کنار رزمندگان سوری خط مقدم در ادلب، کنار نیروهای ارتش در شمال شرق سوریه - جزیره- و کنار نیروهایی که قنیطره را دربرگرفته‌اند و ارتش اسرائیل هر روز کابوس آغاز عملیات نهایی نیروهای مقاومت از بلندی‌های جولان را می‌بینند. سلیمانی در خواب و بیداری صهیونیست‌‌ها حضور دارد و یادشان می‌آورد که ورق برگشته و باید فکری برای آینده خود بکنند. تهدیدات سلیمانی سبب شد نتانیاهو انتخابات جدید را منتفی بداند و به توافق که آینده‌ای ندارد، با حزب‌ آبی و سفید تن داد تا فعلاً شرایط را پشت سر بگذارد. این روزها حملات اسرائیل به سوریه خیلی کمتر از زمانی است که سلیمانی با پاسپورت رسمی وارد فرودگاه دمشق می‌شد و این در حالی است که اسرائیل می‌داند، حتی فرصت انجام این عملیات‌های محدود ایذایی چندان طولانی نیست و به عمر کوتاه گروه تروریستی تکفیری تحریرالشام -النصره- گره خورده است. اسرائیل پس از آن باید خیلی بیشتر مراقب «جولان» و «جبل‌الشیخ» باشد؛ چرا که ممکن است سلیمانی با فراغت از ادلب به جنوب غرب سوریه کوچ کند. همین دو هفته پیش یک مؤسسه اسرائیلی نومیدانه گفت عملیات در سوریه بعد از روی کار آمدن سردار قاآنی دو برابر شده و این به آن معناست که شهادت سردار سلیمانی چیزی را به نفع اسرائیل تغییر نداده است و البته این خود اعتراف صریحی به دخالت رژیم اسرائیل در اقدام تروریستی روز 13 دی ماه گذشته فرودگاه غیرنظامی بغداد نیز هست و خود یک صورت‌حساب هم علیه تل‌آویو محسوب می‌شود. شهید سلیمانی، هر دسته نظامی آمریکا را تعقیب می‌کند و با تأثیر روحی بر هر صحنه تصمیم‌گیری در منطقه، قضایا را به سمت منافع ملت‌ها سوق می‌دهد؛ خواه یک طرف این مذاکرات، عوامل مقاومت باشند و خواه نباشند. شهید سلیمانی هر دو طرف مذاکرات اخیری که در پایتخت قطر بین خلیل‌زاد و ملا برادر -یعنی بین آمریکا و طالبان- برگزار شد، را مفتضح کرد. آمریکایی که بعد از 20 سال تبلیغات دروغین، زیر ورقه امارت طالبان امضا کرد و طالبانی که با وجود داعیه مبارزه با آمریکا، قبول کرد که در طول 18 ماه در مناطق تحت سیطره خود، مانع هر نوع تحرک ضدآمریکایی شود! اما جالب است که پس از آن، نه پایگاه‌ها و نیروهای آمریکایی در افغانستان امنیت پیدا کردند و نه طالبان در این معامله توانست یک گام به کابل نزدیک شود. سلیمانی این همه را با انگشت اشاره دستی که ظاهراً 100 روز پیش توسط متجاوزان آمریکایی قطع شد، انجام داده است، دستی خدایی! و یدالله فوق ایدیهم. برفت قاسم و برپاست شوکت سلیمانی بپاست غرش رعد و نــگاه بـارانــی سعدالله زارعی *نقل از کیهان @gharar_a