۱۷/۱
شرح و تفسیر طرق صحیح اخذ مالیات اسلامى امام(علیه السلام) بعد از بیان شرایط و وظایف فرماندهان لشکر و قضات و کارگزاران حکومت اسلامى از مسأله خراج و مالیات سخن مى راند و دستورات مهمى به مالک اشتر در این باره مى دهد، مى فرماید: «مسأله خراج و مالیات را دقیقا زیر نظر بگیر، به گونه اى که صلاح خراج دهندگان باشد، زیرا بهبودى و صلاحِ وضع خراج و بهبودى و صلاح حال خراج گزاران سبب بهبودى حال دیگران (و سایر قشرهاى جامعه اسلامى) مى شود و هرگز دیگران به صلاح نمى رسند مگر اینکه خراج گزاران به صلاح برسند»; (وَتَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا یُصْلِحُ أَهْلَهُ، فَإِنَّ فِی صَلاَحِهِ وَصَلاَحِهِمْ صَلاَحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ، وَلاَ صَلاَحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ إِلاَّ بِهِمْ).
خراج، مطابق آنچه در بسیارى از روایات مربوط به اراضى خراجیه(۱) آمده، مال الاجاره زمین هاى متعلق به عموم مسلمانان است که در جنگ ها نصیب آنان شده است.
جمله هاى بعد که امام در آن توصیه به عمران و آبادى اراضى خراجیه مى کند نیز شاهد بر این معناست; ولى از یک نظر سایر مالیات هاى اسلامى را اعم از خمس و زکات و جزیه و مالیاتى که حکومت اسلامى طبق ضرورت بر درآمدها مى بندد نیز شامل مى شود (البته از باب ملاک و تنقیح مناط).
بدیهى است همه بخش هاى حکومت اسلامى اعم از دستگاه قضایى، ارتش و سپاه، کارمندان و کارگزاران و جز آن نیاز به منابع مالى دارند و اگر اختلالى در امور مالى حکومت رخ دهد آثار آن در همه بخش ها آشکار مى شود، لذا امام(علیه السلام)به دنبال گفته بالا در جمله اى کوتاه و پر معنا به این موضوع اشاره کرده مى فرماید: «زیرا تمام مردم وابسته به خراج و خراج گزاران هستند»; (لاَِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ عِیَالٌ عَلَى الْخَرَاجِ وَأَهْلِهِ).] آن گاه امام دستور دیگرى که جنبه اصولى و اساسى در امر خراج دارد به مالک مى دهد و مى فرماید: «باید توجّه تو در عمران و آبادى زمین بیش از توجهت به جمع آورى خراج باشد»; (وَلْیَکُنْ نَظَرُکَ فِی عِمَارَةِ الاَْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِی اسْتِجْلاَبِ الْخَرَاجِ).
این دستور در واقع به این اشاره دارد که باید به منابع اصلى درآمد بازگشت کرد و آنها را حفظ نمود تا درآمدها ثابت و برقرار بماند و هر قدر منابع تقویت شود درآمدها افزون خواهد شد.
لذا امام(علیه السلام) در ادامه این بحث به عنوان ذکر دلیل مى فرماید: «چون خراج جز با آبادانى به دست نمى آید و آن کس که بخواهد خراج را بدون عمران و آبادانى طلب کند شهرها را ویران و بندگان خدا را هلاک نموده و پایه هاى حکومتش متزلزل خواهد شد به گونه اى که بیش از مدت کمى دوام نخواهد داشت»; (لاَِنَّ ذَلِکَ لاَ یُدْرَکُ إِلاَّ بِالْعِمَارَةِ وَمَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَیْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَأَهْلَکَ الْعِبَادَ، وَلَمْ یَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلاَّ قَلِیلاً).
در واقع امام براى حکومتى که در بند عمران و آبادى نیست و تنها به فکر جمع آورى خراج است سه نتیجه شوم ذکر مى فرماید: «نخست ویران شدن این زمین ها، زیرا عمران و آبادى جز با حمایت حکومت اسلامى میسر نمى شود.
در طول تاریخ نیز دیده شده است در مناطقى که حکومت ها خراج سنگینى بر اراضى مى بستند و به آبادى زمین نمى اندیشیدند، کشاورزان زمین ها را رها کرده و براى در امان ماندن از شر جمع آورندگان خراج به نقاط دیگر فرار مى کردند.
دیگر اینکه مردم به هلاکت سوق داده مى شوند، زیرا فقر دامان آنها را مى گیرد و یکى از عوامل مهم هلاکت به معناى واقعى یا به معناى اجتماعى; یعنى از دست دادن روحیه ها همان فقر است.
سومین نتیجه نیز از همین جا حاصل مى شود، زیرا فقر عمومى سبب عدم همکارى توده هاى مردم بلکه شورش آنها بر ضد حکومت مى گردد آن هم حکومتى که دستش خالى است و در آمدى ندارد.
چنین حکومتى چند صباحى بیشتر نمى تواند خود را نگه دارد.
آن گاه امام(علیه السلام) به نکته مهم دیگرى مى پردازد و آن گرفتارى هاى مختلفى است که ممکن است براى کشاورزان اراضى خراجیه پیدا شود و نتوانند مال الخراج معین را بپردازند و باید مشمول تخفیف والى گردند.
جالب اینکه امام روى عوامل مختلف انگشت مى گذارد و آنها را یک یک برمى شمارد.
مى فرماید: «بنابراین اگر رعایا از سنگینى خراج و یا آفت زدگى یا خشک شدن آب چشمه ها یا کمىِ باران و یا دگرگونى زمین بر اثر آب گرفتگى (و فساد بذرها) یا تشنگى شدید زراعت (و به دنبال آن کمبود محصول) به تو شکایت کنند، خراج آنها را به مقدارى که امید دارى کار آنها را اصلاح کند و بهبود بخشد، تخفیف ده»; (فَإِنْ شَکَوْا ثِقَلاً أَوْ عِلَّةً(۲)، أَوِ انْقِطَاعَ شِرْب أَوْ بَالَّة(۳)، أَوْ إِحَالَةَ(۴) أَرْض اغْتَمَرَهَا(۵) غَرَقٌ، أَوْ أَجْحَفَ(۶) بِهَا عَطَشٌ خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ یَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ).