آن دو مأمور، ابو بصیر را تحویل گرفتند و در وسط راه ابو بصیر به یکى از آن دو مأمور گفت: شمشیر تو واقعا برنده است؟ گفت: آرى.
گفت: ببینم.
شمشیرش را به دست او داد او هم وى را کشت (و نفر دوم جرأت حمله به وى را نداشت و فرار کرد) ابو بصیر بعد از این جریان به مدینه بازگشت.(۱۳) نکته وفاى به عهد و پیمان در تعلیمات اسلام در آیات قرآن و روایات اسلامى در مورد وفاى به عهد و پیمان حتى با دشمنان، تأکید بسیار شده است.
این تأکیدهاى پى در پى درباره وفادارى به پیمان هاى میان ملت ها و کشورها و طوایف و قبایل، همه از اینجا سرچشمه مى گیرد که بدون آن آرامش و امنیتى در جهان پیدا نخواهد شد و اگر کشورها و دولت ها پایبند به پیمان هاى خود نباشند، مردم دنیا در وحشت و ناامنى عجیبى فرو مى روند.
فراموش نکنیم که اسلام این دستور انسانىِ بسیار مهم را چهارده قرن پیش، داده است; چیزى که دنیاى امروز هنوز در آن گرفتار مشکل است.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «ثَلاَثَةٌ لاَ عُذْرَ لاَِحَد فِیهَا: أَدَاءُ الاَْمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَالْفَاجِرِ وَالْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَالْفَاجِرِ وَبِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ; سه چیز است که هیچ کس در مخالفت با آن معذور نیست: اداى امانت خواه متعلق به انسان نیکوکارى باشد یا بدکار و وفاى به عهد، خواه در برابر نیکوکارى باشد یا بدکار و نیکى به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند یا بدکار».(۱۴) در حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنْ عَامَلَ النَّاسَ فَلَمْ یَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثَهُمْ فَلَمْ یَکْذِبْهُمْ وَوَعَدَهُمْ فَلَمْ یُخْلِفْهُمْ فَهُوَ مِمَّنْ کَمَلَتْ مُرُوءَتُهُ وَظَهَرَتْ عَدَالَتُهُ وَوَجَبَتْ أُخُوَّتُهُ وَحَرُمَتْ غِیبَتُهُ; کسى که با مردم معامله کند و به آنها ستم روا ندارد و با آنان سخن گوید و دروغ نگوید و وعده دهد و مخالفت با وعده خود ننماید از کسانى است که شخصیتش کامل و عدالتش ظاهر و برادرى او واجب و غیبتش حرام است».(۱۵) ولى در دنیاى امروز که متأسّفانه پایه هاى ارزش هاى اخلاقى و انسانى سست شده، گاهى مهم ترین و مؤکدترین پیمان ها را زیر پا مى گذارند و با صراحت مى گویند: «معیار منافع خصوصى است نه پیمان» و به همین دلیل آرامشى که باید بعد از پیمان هاى صلح حاصل شود فراهم نمى گردد.
مرحوم شهید مطهرى در کتاب «سیرى در سیره نبوى» نکته اى را از نخست وزیر و فرمانده معروف انگلیسى «چرچیل» نقل مى کند که در کتاب خود درباه حمله متفقین به ایران چنین مى گوید: «اگر چه ما با ایرانى ها پیمان بسته بودیم که در کشور آنها وارد نشویم و طبق قرار داد نباید چنین کارى مى کردیم ولى این معیارها; یعنى پیمان و وفاى به پیمان، در مقیاس هاى کوچک قابل قبول است; هنگامى که دو نفر با یکدیگر قول و قرار مى گذارند; اما در عالم سیاست هنگامى که پاى منافع یک ملت در میان است این حرف ها دیگر موهوم است.
من نمى توانستم از منافع بریتانیاى کبیر به عنوان این که این کار ضد اخلاق است چشم بپوشم که ما با فلان کشور پیمان بسته ایم و نقض پیمان بر خلاف اصول انسانیت است.
این حرف ها اساساً در مقیاس هاى کلى و شعاع هاى وسیع درست نیست!!».(۱۶) این در حالى است که قرآن مجید درباره مخالفان اسلام با صراحت مى گوید: «(وَإِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلَى قَوْم بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَاقٌ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ); و (تنها) اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یارى طلبند بر شماست که آنها را یارى کنید جز بر ضد گروهى که میان شما و آنها، پیمان (ترک مخاصمه) است.
و خداوند به آنچه انجام مى دهید بیناست».(۱۷) به بیان دیگر لزوم دفاع از دوستان در صورتى است که در برابر دشمنان مشترک قرار گیرند; اما اگر در برابر کفارى که با مسلمانان پیمان بسته اند واقع شوند احترام به پیمان از دفاع از این گروه لازم تر است.
در آیه دیگر مى خوانیم: «(وَإِنْ کانَ مِنْ قَوْم بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَاقٌ فَدِیَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلى أَهْلِهِ وَتَحْریرُ رَقَبَة مُّؤْمِنَة فَمَنْ لَّمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ); و اگر از گروهى باشد که میان شما و آنها پیمانى برقرار است، باید خون بهاى او را به کسان او بپردازد و یک برده مؤمن (نیز) آزاد کند و آن کس که نمى تواند (برده آزاد کند) باید دو ماه پى در پى روزه بگیرد».(۱۸) خلاصه مضمون آیه این است که اگر خاندان مقتول از کفارى باشند که با مسلمانان هم پیمانند، در این صورت براى احترام به پیمان باید علاوه بر آزاد کردن یک برده مسلمان خون بهاى مقتول را به بازماندگانش بپردازند.