بیان علی علیه السلام ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ قبل از اینكه اولین حادثه ی تاریخی در این زمینه را عرض كنم، جمله هایی از علی علیه السلام را- كه در است و من از مرحوم آیة اللّه العظمی بروجردی شنیدم كه این جمله ها متواتر است یعنی تنها در نهج البلاغه نیست و سندهای متواتر دارد- نقل می كنم. امیر المؤمنین علیه‌السلام در آن مصاحبه ای كه با كمیل بن زیاد نخعی كرده است [مطالبی در این باب بیان نموده است ] كه كمیل می گوید شبی بود، علی علیه السلام دست مرا گرفت (ظاهراً در كوفه بوده است) ، مرا با خودش برد به صحرا، «فَلَمّا اَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَداءَ» به صحرا كه رسیدیم یك نفس خیلی عمیقی، یك آهی از آن بُن دل بركشید و آنگاه درد دلهایش را شروع كرد؛ آن تقسیم بندی معروف: «اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ» [1]مردم سه دسته هستند: عالم ربّانی، متعلّمین و مردمان هَمَجٌ رَعاع، و بعد شكایت از اینكه كمیل! من آدم لایق پیدا نمی كنم كه آنچه را می دانم به او بگویم. 👥 یك افرادی آدمهای خوبی هستند ولی احمقند، 👥 یك عده ای افراد زیركی هستند ولی دیانت ندارند و دین را وسیله ی دنیاداری قرار می دهند. مردم را تقسیم بندی كرد و همه شكایت از تنهایی خود: كمیل! من احساس تنهایی می كنم، من تنهایم، ندارم آدم قابل و لایق كه اسراری را كه در دل دارم به او بگویم. در آخر یك مرتبه می گوید: بله، البته زمین هیچ گاه خالی نمی ماند: اَللّهُمَّ بَلی ! لا تَخْلُو الْاَرْضُ مِنْ قائِمٍ للّهِ بِحُجَّةٍ، اِمّا ظاهِراً مَشْهوراً، وَ اِمّا خائِفاً مَغْموراً، لِئَلّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللّهِ وَ بَیِّناتُهُ . . . یَحْفَظُ اللّهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَیِّناتِهِ، حَتّی یودِعوها نُظَراءَهُم وَ یَزْرَعوها فی قُلوبِ اَشْباهِهِمْ [2] فرمود: بله، در عین حال هیچ وقت زمین از حجّت خدا خالی نمی ماند، یا حجت ظاهر آشكار و یا حجتی كه از چشمها پنهان و غایب است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] . اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیلِ نَجاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعاعٌ. [2] . نهج البلاغه، 147. │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -