۴/۹
و این در واقع از مسأله تسبیب و تعاون بر خیر و شر سرچشمه مى گیرد؛ زیرا مى دانیم گاه انسان عملى را بالمباشره انجام مى دهد و گاه بالتسبیب و ایجاد سنّت خوب و بد نوعى تسبیب است.
البته مسأله سنّت هاى اجتماعى ارتباطى به بدعت گذاشتن ندارد آن گونه که بعضى از وهابیون کوته فکر مى پندارند؛ زیرا بدعت چیزى است که به شارع مقدس و قرآن و سنّت پیغمبر نسبت داده شود و جزء آن نباشد; ولى سنّت ها نوعى بدعت هاى عرفى و اجتماعى است که بدون اسناد به شرع مقدس گذارده مى شود که اگر در مسیر اهداف شرع باشد (مانند نوازش یتیمان و کمک به محرومان) سنّت حسنه محسوب مى شود و مطلوب است و اگر بر ضد آن باشد (مانند زنده به گور کردن دختران که از سنّت هاى جاهلى بود) سنّت سیئه و نامطلوب است.
از اینجا روشن مى شود اینکه وهابى هاى متعصب با امورى مانند جشن میلاد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) یا برگزارى مراسم تعزیه براى اموات و گذشتگان مخالفت مى کنند از سوء فهم آنهاست که سنّت را با بدعت اشتباه مى گیرند در حالى که روایات مربوط به سنّت حسنه و سیئه را خودشان در کتاب ها آورده اند.(۱۳)
____________
پاورقی :
۱ . «تَدْريب» به معناى عادت دادن کسى به چيزى است و در اينجا مى تواند معناى تشويق را داشته باشد در مقابل «تزهيد» که در اينجا به معناى دلسرد ساختن است.
۲ . نهج البلاغه، کلمات قصار ۱۷۷.
۳ . هرچند بعضى معتقدند «قِبَل» اگر اضافه به ضمير شود حتما به معناى نزد است و اگر جدا استعمال شود به معناى قدرت و توان است.
۴ . «نَصَب» به معناى رنج و تعب است از ريشه «نَصْب» بر وزن «نصر» به معناى ثابت قرار دادن گرفته شده; مثلاً هنگامى که نيزه را بر زمين مى کوبند و جاى آن را محکم مى سازند، نصب گفته مى شود و از آنجا که رنج و تعب انسان را از کار متوقف مى سازد، اين واژه بر آن اطلاق شده است و دشمنان اهل بيت علیهمالسلام را از اين جهت ناصبى مى گويند که گويى پرچم عداوت برافراشته اند.
۵ . «بَلاء» معناى اصلى آن آزمايش کردن است که گاه به وسيله نعمت ها و گاه به وسيله مصائب صورت مى گيرد و به همين جهت بلاء گاه به معناى نعمت و گاه به معناى مصيبت آمده است و در جمله بالا به هر دو معنا ـ به عنوان حسن بلاء و سوء بلاء ـ استعمال شده است (اين واژه از ريشه «بَلى يَبْلُو» است).
۶ . ابن قتيبة، ج ۱، ص ۶۴، طبق نقل شرح نهج البلاغه شوشترى، ج ۸، ص ۵۱۹.
۷ . «صُدُور» در اينجا به معناى پيشگامان و صدر نشينان و مسلمانان صدر اسلام است.
۸ . کنزالعمال، ح ۹۱۰. شبيه اين حديث در منابع شيعه از امامان معصوم به طرق مختلف و با تعبيرات متفاوت نقل شده است. به بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۲۵۷ و ۲۵۸ مراجعه شود.
۹ . «مُناقَشَة» از ريشه «نقش» در اصل به معناى بيرون کشيدن خار از بدن به وسيله منقاش است سپس به هر گونه بحث دقيق و حساب رسى کامل اطلاق شده است، بنابراين مناقشه حکما به معناى بحث دقيق با دانشمندان است.
۱۰ . کافى، ج ۱، ص ۳۹، ح ۵.
۱۱ . کافى، ج ۱، ص ۳۹، ح ۱.
۱۲ . غررالحکم، ص ۴۹، ح ۲۷۳.
۱۳ . سنن بيهقى، ج ۴، ص ۱۷۶ و مسند احمد، ج ۴، ص ۳۶۲ .
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱
@Mabaheeth
╰───────────