۱۰/۲ ... اما قضات عدل تمام دستگاه دادگسترى اسلام را فرا مى گیرد که در رأس آن قضات اند. عُمّال انصاف و رفق، اشاره به فرمانداران و بخشدارانى است که براى اداره شهرها و بخش هاى مختلف کشور اسلام تعیین مى شوند و اضافه آن به انصاف و رفق اشاره به این است که باید از میان کسانى انتخاب شوند که واجد این دو صفت برجسته اند; هم اهل انصاف باشند و حق را به حق دار برسانند و هم با مردم با محبّت و رفق و مدارا رفتار کنند. اما اهل جزیه و خراج اشاره به دو گروه از شهروندان کشور اسلام است; اهل جزیه غیر مسلمانانِ اهل کتاب اند که در پناه حکومت اسلامى زندگى مى کنند و هر ساله مالیات سرانه اى که غالباً مبلغ اندکى است مى پردازند و حکومت اسلام مدافع حقوق آنها و حافظ جان و مال و ناموس آنهاست. گروه دوم کشاورزانى هستند که اراضى متعلق به جامعه اسلامى را (به نام اراضى خراجیه) در اختیار دارند و کشاورزى و باغدارى مى کنند و هر سال مبلغى به عنوان خراج که در واقع مال الاجاره آن اراضى است مى پردازند. اما تجار و اهل صناعات که به عنوان قشر مهم دیگرى از آنها یاد شده قسمت مهمى از جامعه اسلامى را در آن روز و مخصوصاً امروز تشکیل مى دهند که امام در ادامه این عهدنامه توصیه هاى متعددى درباره آنها دارد. آخرین گروه که به عنوان طبقه پایین از آنها یاد شده افراد پیر و ناتوان و از کار افتاده و نیازمندند که امام در ادامه این عهدنامه درباره رسیدگى به وضع آنان بسیار تأکید فرموده و از هیچ گروهى از گروه هاى هفت گانه به آن صورت یاد نکرده است. نکته لایه هاى اجتماع گاه از آن به طبقات تعبیر مى شود، «طبقه» در لغت به معانى زیادى آمده که قریب الافق اند; مانند گروه، جمعیت، حال، مرتبه، نسل، صنف و لایه هاى زمین یا طبقات عمارت و در اینجا به معناى گروه اجتماعى است; ولى این واژه در عصر ما بیشتر اشاره به گروه هایى دارد که یکى برتر از دیگرى است و لذا زندگى طبقاتى اشاره به زندگى است که اجتماع را گروهى ثروتمند و گروهى کم درآمد تشکیل دهند. به همین جهت مفهومى منفى را تداعى مى کند که البته در اصل معناى لغوى نیست و کلام امام نیز اشاره اى به آن ندارد. این واژه از ریشه طَبَق به معناى مساوات میان دو چیز گرفته شده و مطابقت و تطابق نیز به همین معنا به کار مى رود. ممکن است کسانى تصور کنند که گروه هاى دیگرى نیز در جامعه بشرى وجود دارند که تحت هیچ یک از عناوین هفت گانه قرار نمى گیرند از جمله کارگران، مأموران اطلاعاتى، عاملان حسبه، کسانى که بر امور اخلاقى جامعه و انجام وظیفه کاسبان و پیشه‌وران نظارت دارند، مأموران و نهى از منکر و امثال آنها. اما با دقت مى توان هر یک از اینها را زیر مجموعه گروه هاى هفت گانه فوق شمرد; مثلاً عاملان حسبه زیر مجموعه گروه قضات و کارگران تحت عنوان «اَهْلُ الصَّناعات» و کسبه و پیشه وران تحت عنوان تجار و مأموران اطلاعاتى تحت عنوان «عُمّالُ الإنْصافِ وَ الرِّفْق» قرار مى گیرند. پاورقی : ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────