مائده ای مختصرش می دهند بیش و کمی خشک و ترش می دهند بی خبر است و خبرش می دهند مرد خدا را هنرش می دهند با غم عقبی کم دنیا خوش است با کم دنیا غم عقبی خوش است هر دو نیاز است تمنّا خوش است اهل شب است و سحرش می دهند حکم ابد در ازلش داده اند شهد عسل در غزلش داده اند عشق به احلی، بدلش داده اند جای جنون پا به سرش می دهند دست علی، دست ولی، ذوالفقار فصل وصالست، کند انتظار عشق و جنون قسمت عاشق دو بار آنکه نمیرد اثرش می دهند کاشف کرب است، به قامت قیام قامت چون سرو، سرش والسلام زخم دل فاطمهسلام الله علیهارا التیام جام بلا، بال و پرش می دهند منتقم مادر سادات شهید مثل شقایق غم حیدر خرید طعم غم فاتح خیبر چشید با غم حیدر جگرش می دهند اوج بلا بزم علی اصغر است حیدر کرار علی اکبر است هر که در این بزم مقرب تر است حب علی بیش ترش می دهند