جلوه جنت به چشم خاكیان دارد بقیع
یا صفاى خلوت افلاكیان دارد بقیع
گر حصار كعبه را جبریل دربانى كند
صد چو موسى و مسیحا پاسبان دارد بقیع
گرچه محصولش به ظاهر یك نیستان
ناله است
یك چمن گل نیز در آغوش جان دارد بقیع
گرچه مىتابد بر او خورشید سوزان حجاز
از پر و بال ملائك سایبان دارد بقیع
این مبارك بقعه را حاجت به نور ماه نیست
در دل هر ذره خورشیدى نهان دارد بقیع
اینكه ریزد از در و دیوار او گرد ملال
هر وجب خاكش هزاران داستان دارد بقیع
چون شد ابراهیم قربان حسین فاطمه
پاس حفظ این امانت را به جان دارد بقیع
فاطمه بنت اسد عباس عم، ام البنین
این همه همسایه عرش آستان دارد بقیع
در پناه مجتبى در ظل زین العابدین
ارتباط معنوى با قدسیان دارد بقیع
باقر علم نبى و صادق آل رسول
خفته اند آنجا كه عمر جاودان دارد بقیع
قرنها بگذشته بر این ماجرا اما هنوز
داغ هجده ساله زهراى جوان دارد بقیع
كس نمیداند چرا با قرة عین الرسول
منظره فصل غم انگیز خزان دارد بقیع
آخر اینجا قصه گوى رنج بى پایان تست
غصه و غم كاروان در كاروان دارد بقیع
خفته بین منبر و محرابى اما بازهم
از تو اى انسیه حورا نشان دارد بقیع
راز مخفى بودن قبر ترا با ما نگفت
تا به كى مهر خموشى بر دهان دارد بقیع؟
شب كه تنها می شود با خلوت روحانىاش
اى مدینه انتظار میهمان دارد بقیع
شب كه تاریك است و در بر روى مردم بسته اند
زائرى چون مهدى صاحب زمان دارد بقیع
https://eitaa.com/varesanferdoos