🍃❤️ 🔰آخرین بار که فرشاد به سوریه رفت،‌ گفت اگر سفرم طول کشید برنامه‌ای می‌ریزم تا تو هم بیایی. خلاصه فرشاد رفت و از آن روز بیشتر با یکدیگر تماس می‌گرفتیم. 🍃دوم مهر بود که با من تماس گرفت و گفت خودت را آماده کن تا به سوریه بیایی، من هم #خوشحال شدم، اما دو روز بعد زنگ زد گفت سفر کنسل است، کمی ناراحت شدم، ولی چیزی نگفتم. می‌دانست که نارحت شده‌ام. هما‌ن روز دوباره زنگ زد و گفت به سوریه بیایم و قرار شد سه روز #سوریه باشیم و بعد باهم به ایران برگردیم. در سوریه در ویلایی بودیم که بزرگ و وحشتناک بود. شرایط خیلی خوبی داشت، اما چون خودش نبود برای من ترسناک بود، ویلای ما در زینبیه بود و از آنجا می‌شد صدای تیراندازی را شنید. 🔻یک‌بار به فرشاد گفتم اینجا چقدر صدای تیر و خمپاره می‌آید، او هم گفت حدود 50 کیلومتر با داعشی‌ها فاصله داریم، البته بعد متوجه شدم فاصله‌مان پنج کیلومتر بوده است. 😔حرف‌های آخرمان را آنجا به‌هم زدیم، به نظرم خدا ما را قشنگ جدا کرد. آن چند روز کارش شده بود آشپزی و نمی‌گذاشت من آشپزی کنم. می‌گفت من باید برای مجاهدم غذا درست کنم، می‌گفت شما که دارید تحمل می‌کنید مجاهد هستید،‌ البته در این مدت هر روز هم به حرم می‌رفتم. #مدافع_حرم #شهید_فرشاد_حسونی_زاده #تاریخ شهادت : ۹۴.۰۷.۲۰ jamejamonline @gharibshahid کانال #شهید_قاسم_غریب 👆🌷