✨💫 انگار ستون جبهه شده بود، به محض آنکه برای معالجه به تهران یا مشهد برای چند روزی می رفت، مرتب به او پیغام می دادند که برگرد، بدون او کارها در جبهه پیش نمی رفت... 🍃دستش آنقدر به خاک جبهه متبرک شده بود که پدرش هنگام مرگ از او خواست تا اولین کسی باشد که رویش خاک بریزد... ✍برشی از کتاب بابانظر khatshekanha.ir @gharibshahid 🌺🍃