‍ ‍ ‍ ‍ بسم الرب الشهدا🥀 🌴مدافعان حرم ✍مادر شهید مدافع حرم قاسم (مهدی) غریب 🔸بیشتر اعضای بدن پسرم بود 🔸بعد از اینکه از را اسلام و حریم ولایت کرد ، از رزم ، از شده بود چون دیگه فقط داشت ، 🔸از طرفی وقتی به چشم جانباز پسرم نگاه میکردم خیلی ناراحت میشدم 🔸از طرفی هم دیگه خوشحال بودم که دیگه معاف از و تکاوری شده بود و بیشتر میتونیم کنارش باشیم، 🔸مدتی از شدن چشمش میگذشت بعد از 14الی 15 سال خدمت در گردان مخصوص صابرین مربوطه به پسرم تاکید کرده بود باید برای از چشم دیگرش در رطوبتی زندگی کند. 🔸به اجبار به گلستان منتقل شدند باز همان تکاوری و همان فعالیتهای سخت و دشوار را ادامه دادند، 🔸به پسرم گفتم ؛ شما دیگه خدمتت وکردی و همه میدونن دیگه نمیتونی فعالیتهای سخت داشته باشی، 🔸پسرم به روی های خودش با مشت میکوبید و میگفت ؛ همانند عباس دریده شد ولی این قلب و سینه من قلب و سینه حسین ع با تیر و ترکش دشمن نشود آرام نخواهم گرفت ...