📌خاطرهای از حاج قاسم از زبان برادرش حسین
🔺حسین سلیمانی، برادر بزرگ سردار شهید سلیمانی در جشنواره ذوالفقار کرمان:
🔸در سفری که سردار سلیمانی به سوریه میرفت مادرم خیلی بیمار بود و سه بار از دم در برگشت و در مقابل مادرم زانو زد و مادرم را بوسید، مرحله دوم کنار مادرم خوابید و لحظه سوم پای مادرم را بوسید وقتی سوار ماشین شد گفت لحظههای آخر مادرم است مواظبش باشید.
🔸از سوریه دوبار تماس گرفت و لحظهای که مادرم فوت کرد نمیدانستیم چطور به ایشان خبر بدهیم و به آقای قالیباف گفتیم تا خبر بدهند. آقای قالیباف تماس میگیرند و اطلاع میدهند باید برای یک کار واجب به ایران برگردید و شهید سلیمانی میگه کار مهمی دارم وقتی که آقای قالیباف اصرار کرد می گویند مادرم فوت کردند و پیغام میدهند به حسین بگو جنازه مادرم را نگه دارد تا من بیایم...
🔸حاج قاسم ۴ نوه داشت و خیلی به آنها وابسته بود، این اواخر بچهها را زیاد تحویل نمیگرفت که به آنها وابسته نشود.
📍قرارگاه #حاج_قاسم سلیمانی👇
🇮🇷 @ghasem_solaymani