« بانوی نویسنده گل دزد ! »
مادر مکرمه دو شهید اهوازی مهمان بین الصلاتین نماز جمعه بود با زیبایی حکیمانه و شیوایی قابل تقدیر چند دقیقه ای سخن گفت . دل مومنان معاد باور از حلاوت این خاطره اش غنج می رفت . حکایت کرد بانویی که مشغول نوشتن زندگی نامه فرزند شهیدم بود روزی با پریشان خاطری گفت جوان رشیدی بر سرم داد زد ؛ تو چرا دزدی کردی ؟ جا خوردم ؛ من و دزدی ؟! از اتهامش برآشفتم غضب آلود و پرسش گرانه نگاهش کردم ؛ ادامه داد من به آن شاخه های گل هیچ نیازی ندارم .در اوج تحیر برخاستم یادم آمد دیروز چند شاخه از دسته گل های قبر مجاور را بر مزارش گذاشته بودم !
از نظرم گذشت اگر آحاد جامعه و بویژه مسوولان امر در سطوح مختلف این نهیب مادر شهید را جدی می گرفتند به راستی که اجتماعمان گلستان می شد و حیات طیبه معنا می یافت . پر واضح است که همه مفسده ها و تعدی به حقوق دیگران ، ریشه در زیاده خواهی دارد و عدم قناعت به آنچه حلال است و رازق نعمت ها بر ما مقدر کرده است . او می گوید :
گوشه ای منشین به کوشش درا // لیس للانسان الا ما سعی .
اما خلقی را گویی که ارتزاق از آنچه ناصواب و نامشروع است شیرین تر به کام می آید .می خواهند بدون زحمت به وفور نعمت دست یازند و رفاه و آسایش به وصف کثرت ! ظریفی واقعیتی را به لطیفه می گفت ؛ با هم شاگردی ها از دیوار وارد باغ انار عمو می شدیم روزی پرسید بهتر نیست آشکارا بیایید حال ما را بپرسید میوه تان را بخورید و قدری هم برای اهل خانه ببرید ؟ خندیدم که دزدانه شیرین تر است ! غافل از آن که شیرینی زود گذر هیجانی ، تلخی های مهلک جاودانی را در پی دارد . یادمان باشد دزدی انواعی دارد و شیطان هر کسی را به حیله ای در تله می افکند . احدی از مکر او در امان نیست عالم و عامی هم ندارد حاکمان و آحاد رعیت هم نمی شناسد اما بیش از همه مسوولان باید مراقب باشند . همیشه گناه دست درازی به بیت المال به آشکاری ربا و ارتشاء و اختلاس نیست که ملتزمان به شریعت با کمی مراقبت خویش را از ارتکاب بر حذر دارند . تزیین شیطان و توجیهات رنگارنگ انسان گاه در قالب های به ظاهر شرعی و قانونی جلوه می کند گاه در قواره رانت و فرصت های ویژه ظهور می یابد . گاه به هنگام تعارض در تقنین و تصمیم گیری ، کفه ای را بر می گزینند که منافع خویش یا گروهشان را تامین کند . گاه بخشنامه و آیین نامه را آنگونه که دریچه ای به انتفاع بگشاید تفسیر می کنند و..
کم کاری ، بد کاری ، کم فروشی در خدمت و نصیحت و خیرخواهی و مشاوره ، عدم اتقان صنع و ده ها مورد دیگر مصادیق دزدی محسوب می شود . البته ممکن است تا زمان ملاقات عبد با خدا و حاضر شدن در صحنه محاسبه و یوم الجزاء مکشوف نگردد اما « یوم تبلی السرائر » دیگر گاه چاره نیست و پشیمانی سود نبخشد .بزرگترین گناه در این وادی به تاراج رفتن اعتماد مردم به نظام اسلامی است که برایش بهای گزاف پرداخته شده است و خدماتش نیز چشمگیر است . یادمان باشد در قاموس شهدا حتی برداشتن شاخه گلی بی اجازه از مزاری و نهادنش بر قبر شهیدی دیگر هم دزدی است تا چه رسد به آن همه موارد که برخی مصادیقش گفته آمد .
@ghasemjafari