یاصاحب الزمان حضور سبز نگاه تو جان دهد مـا را در ایــن دیــار غریبی امان دهد مارا تـرنم ســر گـیسوی رفـته بـر بــاد ت بـرای نغمه سرایی زبـان دهـــد مارا ببین چه زود زهجران تو شکسته شدیم کسی جفاست که نام جوان دهد ما را خدا کند کسی آید ز دورهــم که شده فـقـط جمال تو دلـبـر نـشان دهـد ما را بــرای دردِ دل ِبـا تـو آمــدیـم ایـنجا اگرکه هق هق گریه امان دهـد مــا را میان گریه ز پروردگار می خواهیم هر آنچه تو بِـپَسندی هـمان دهـد ما را نوازش سحرت تا زغصه جان ندهیم دلی شکسته و اشکی روان دهد ما را نگــاه نـافــذ تو گـــر شـبی به ما افتد دلی به وسعت هفـت آسمان دهد ما را ز اهل عشق چو پرسیم وعده تو کجاست نشـــانی حرم جـمکــران دهـد مـا را اجازه از دلِ غمدیده تو می خواهیم که اذن گریه به قدّی کمان دهد مارا دوباره چشمه اشکم به جوش می آید صدای ناله مادر به گوش می آید