سبک مادر خزون شده بهار زینب زمزمه روضه حضرت زینب سلام الله علیها حسین- زمان رفتنم رسیده تمام گیسوهام سپیده کجایی ای گلوبریده حسین-برا همه مادری کردم حالا که کوه رنج ودردم دارم به دنبالت میگردم حسین-چه گریه داره حال وروزم توو گوشم صدات هنوزم بیاد قتلگاه می سوزم حسین-یادم نمیره قتلگاهت غربت آخرین نگاهت خضاب شد اون صورت ماهت حسین-غرور وزینب وشکستن با چکمه رو سینت نشستن ملائکه چشمام وبستن حسین-سربه سرت گذاشت با نیزه بالامیرفت هزارتا نیزه مونده روی گلوت جا نیزه حسین-پا به پای تو ضربه خوردم دستم توو خاک وخون بردم تاکه گلوت و گیر اوردم حسین-تورو غریب گیرت اوردن لباسای تنت رو بردن دور سر تو آب میخوردن حسین-حریر موهات و لگد کرد عقیق لبهات و لگد کرد تموم رگهات و لگد کرد حسین-طعم اسیری رو چشیدم رو نیزه ها سرت رو دیدم خودت دیدی چی ها شنیدم حسین-خدا کنه نشنوه سقا چیا گذشته بر دل ما چونه زدن سرِ اسیرا حسین-خاطره هاش برام عذابه بانوئی که عالیجنابه جاش میون بزم شرابه؟ حسین-یکی تادختر و نشون داد سرش رو باخنده تکون داد تووبغلم سکینه جون داد @karimegharib