بی تو در جان و جهان داغ اجل ریخته است
با تو در شهرِ جنون، شوق بغل ریخته است
گاه با خنده ی تو شهره به دیوانگی ام
قند لبخند شما روی عسل ریخته است
چشم من با قدمت قافیه را باخته و
مثل شهری که گسل روی گسل ریخته است
این غزلواره ی منظومه ی گیسوی شما
نظم مفعول و مفاعیل و فَعَل ریخته است
تا تو صحبت بکنی واژه به هم خواهد ریخت
پیش چشمان تو صدجرعه غزل ریخته است
تو تبسم زدی و دور تو چرخید زمین
بعد ازاین خنده عسل روی زحل ریخته است
#حسن_خلجی
📚
@ghazalestan 📖