اختلاس در کف خیابان!(۲) طبیعی است که اولین آسیب این شرایط به خانواده‌ها و روابط زوجین وارد می‌شود چرا که وقتی توجه مردان در بیرون از کانون خانواده به مشاهده و خدای نکرده نگاه آلوده و لذت‌جویی حرام عادت کند و نیاز و گرایش به جنس مخالف به جای چارچوب خانواده در کوی و برزن پاسخ داده شود و بازار مقایسه و... ذهن‌ها را درگیر کند، روابط زوجین پس از مدتی به سردی می‌گراید موضوعی که با منطق علمی و ارزش‌های جوامع مختلف قابل اثبات است.  حال کسانی که مدعی اولویت داشتن برخورد با اختلاس و دزدی هستند باید پاسخ دهند که آیا ربودن تمرکز و مهر و محبت و عاطفه یک زوج که سرمایه اصلی و مقوم زندگی مشترک آنهاست و باعث سرد شدن روابط در کانون خانواده می‌شود توسط زنان بی‌حجاب و بد‌پوششی که شاید خودشان هم متوجه اثر کارشان نیستند و به احتمال قریب به یقین راضی به این خسارت هم نیستند کمتر از اختلاس اقتصادی است؟   آیا ایجاد احساس بی‌نیازی به ازدواج در جوانان و خفه کردن گرایش فطری پاکی که زمینه‌ساز تشکیل خانواده است به واسطه رواج بی‌حجابی و هنجارشکنی در پوشش و روابط خطا گناه کوچکی است؟ بر هم زدن تمرکز و اخلال در ذهن و توانایی‌های دانش‌آموزان و دانشجویان به واسطه بی‌توجهی به قوانین حجاب و پوشش، آن هم در کلیدی‌ترین و سرنوشت‌سازترین سال‌های عمر آنها کمتر از یک پرونده فساد اقتصادی است؟ از طرفی به حراج گذاشتن ثروت بی‌نظیر گوهر وجودی و سرمایه غیر‌قابل ارزشگذاری یک زن یعنی حیا و عفتی که می‌توانست سرمایه او در تشکیل یک زندگی مشترک پاک و انسان‌ساز باشد در خیابان و پای نگاه هوس‌بازان، در نهایت بیشترین خسارت را برای خود او به ارمغان خواهد آورد.  عده‌ای نیز با تکیه بر کلمه جذاب آزادی، بدون توجه به معنی حرفشان می‌گویند بر اساس اصل آزادی، هر کس می‌تواند بدون حجاب و با پوشش دلخواه در جامعه حاضر شود! این افراد البته نمی‌گویند که در صورت پذیرفتن این ادعا، حد توقف این آزادی و رفتار بر اساس دلبخواه کجاست؟ آیا با این شرایط یک فرد می‌تواند برهنه در جامعه حاضر شود و کسی نتواند به بهانه اصل آزادی متعرض وی شود؟ البته در سکولارترین و بی‌دین‌ترین کشورهای غربی هم برای پوشش آزادی مطلق وجود ندارد و در جوامع مختلف برای حضور در دانشگاه و مدرسه یا در محل کار و اماکن عمومی هیچ کس حق ندارد هر آن‌طور و با هر سطح پوششی که دوست دارد حاضر شود. مدعیان آزادی با این تعریف و منطق می‌توانند مدعی شوند که آن کس که از چراغ قرمز هم عبور می‌کند، یا در ملاء عام مواد مخدر مصرف یا توزیع می‌کند هم آزاد است و آیا از نظر آنها این آزادی ظلم به بقیه نیست؟ واقعیت آن است که تجربه حداقل صد سال غرب و کشورهای دنباله‌رو آنها در حوزه پوشش و آزادی در روابط، بزرگ‌ترین سند و تجربه‌ایست که هشدارها درخصوص مسئله بی‌حجابی و عفت‌زدایی از جامعه ما را می‌توان به آن ارجاع داد. راهی که غرب در یک قرن گذشته در مسیر حیازدایی و زیر پا گذاشتن حجابی که زنها در آن کشورها در قرون گذشته داشتند کار را به جایی رسانده است که مثلا ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه می‌گوید: «زنان بیشتر و بیشتر از ترس اینکه مورد حمله و تعرض قرار بگیرند، دیگر جرأت سوار شدن به وسایل نقلیه عمومی را ندارند. ما قصد داریم حضور پلیس در حمل‌ونقل را دو برابر کنیم، به ویژه در زمان‌هایی که حملات بیشتر رخ می‌دهد.» یا نشریه «دیلی میل» از 6500 مورد تجاوز جنسی در بیمارستان‌های انگلیس گزارش می‌دهد! خشونت و تعرض علیه زنان در کشورهایی همچون آمریکا نیز پدیده و خبری است که نمونه‌های فراوانی برای آن قابل ذکر است، از آزار جنسی زنان ورزشکار تیم ملی ژیمناستیک این کشور توسط مربیان مردشان تا پرونده‌های متعدد تجاوز در ارتش آمریکا و... نابودی کانون خانواده در این کشورها هم حکایت خود را دارد. البته امروز در غرب به واسطه شبکه‌های شیطانی و ترویج تفکرات خطرناک، برخی از مرحله دین‌زدایی عبور کرده و به مرحله تاریک و وحشتناک انسانیت‌زدایی رسیده‌اند که ترویج انبوه رفتارهای زشت و غیر‌انسانی همچون همجنسگرایی یک نمونه آن است. بی توجهی به تجربه‌ای که غرب پیش‌روی ما قرار داده است و خدای ناکرده ساده‌انگاری درخصوص مسئله عفاف و حجاب از سوی مردم، مسئولین و هر شخص و مجموعه‌ای که امکان و توان برای اثرگذاری مثبت دارد و انفعال در برابر نقشه دشمن برای خلع سلاح مزیت دینداری و حاکمیت حیا و عفاف در جامعه اسلامی ما خطایی نابخشودنی است. از این منظر در کنار لزوم توجه به مسئله فرهنگی و ارتقاء سطح آموزش به روز و جذاب در انتقال مفاهیم ارزشی، باید با مصادیق ترویج بی‌حیایی و بی‌عفتی و «اختلاس‌گران کف خیابان» برخورد مناسب و بازدارنده صورت گیرد. عباس شمسعلی  .💥جنگ نرم ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95