در طریق اربعین، چهارده بند تبیین؛
تحریف و تضعیف حماسه حسینی در دو رویکرد کهن و مدرن (۷)
✍مجتبی سلطانی،
پژوهشگر معارف اسلامی و علوم سیاسی
📝ذرّهی ریز ناچیزی، زین بندهی خُردتر از موری، تقدیم به آستان مَلَکپاسبان سلیمان جهان، سرور و سالار شهیدان، و اسوه مؤمنان و آزادگان، رحمة الله الواسعه و باب نجاة الامّة، حضرت امام حسین سلام الله علیه و علی اولاده و اصحابه
7⃣ *تحریف تبیین انقلابی شهید مطهری از
حماسه حسینی*
استناد ابزاری و تحریفگرایانه به آثار شهید مطهری برای خریدن آبرو و اعتبار، و باوراندن مجعولات و تحریفات ظاهراً جدید و مدرن به مخاطبان علاقمند آن استاد فرهیخته، به شیوه یؤمن ببعض و یکفر ببعض، پرده تظاهر به بینش و روش علمی مدعیان را کنار میزند.
حقیقت آنست که طبق کتاب ارزشمند و وزین "حماسه حسینی"، مبتنی بر اجتهاد روایی و معرفتی و تاریخی معتبر، بنا به تبیین استاد مطهری، نهضت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، "انقلاب و قیام" بود؛ با این ویژگیها و مشخصات:
"اسلامی، آگاهانه، آزادانه، انتخابی، چندماهیتی (نفی بیعت، قبول دعوت، امر به معروف. مدافع، متعاون، مهاجم انقلابی) با منطق شهید و اصلاحطلبی و توسعه انقلاب، به قصد احیای رهبری مسلمین مبتنی بر سیره رسول الله(ص) و امیرالمؤمنین(ع)." (مجموعه آثار، ج۱۷، حماسه حسینی، صص ۱۳۸ و ۱۴۰ و ۱۴۶ و ۱۵۱ و ۱۷۴)
به بیان ایشان: انقلاب و قیام حسینی، مقدس و الهی و عاشقانه و عارفانه است، اما مهمتر و خطرناکتر از تحریفات لفظی و تاریخی، "تحریف معنوی" یا معنایی این حماسه است، مانند خصوصی و استثنایی و اختصاصی دانستن واقعه کربلا.(همان، صص ۱۰۹ و ۱۱۰)
شهید مطهری قیام امام حسین را الگو و سرمشق مسلمانان و آزادگان توصیف میکند
اما در سخنان و متون غربگرایان مدعی روشنفکری دینی که به تحریفات عاشورا از قول ایشان، استناد ناقص و نارسا و نادرست شده، بر خلاف نظر ایشان، و مغایر با حقایق روایی و تاریخی تأکید میشود که: حرکت امام حسین(ع)، از سنخ "قیام" نبود و "صلحخواهانه" بود. ایشان خواستار "مذاکره و مصالحه" بود و از "جهاد"، اجتناب داشت
و حتی بر خلاف مسلّمات تاریخی، تلویحاً تمایل امام به مماشات و امکان همزیستی با حکومت یزید، القا و ادعا شده است
و بدینسان به جفا، تصویری منفعل و محافظهکار از امام حسین(ع) در پوشش و لعاب کاذب "عقلانیت و صلحخواهی" تسلیمطلبانه و عافیتجویانه، ترسیم شده است. بازسازی و بازتولید غربپسند از همان تحریفات متقدم و متأخر حماسه حسینی که نمیتواند و نمیبایست الگوی قیام و مقاومت و انقلاب باشد.
حال آنکه بارها امام حسین(ع) در باره ماهیت و اهداف قیام حقطلبانه و عزتخواهانه خود تصریح فرمودهاند، از جمله:
"إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی
به راستی قیام کردم برای طلب اصلاح در امت جدم، میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم، و به سنت جد و پدرم رفتار کنم."
ضمناً در تداوم رویکرد انقلابی امام خمینی به حماسه حسینی، که با قیام عاشورایی ۱۵خرداد ۱۳۴۲ تبلور یافت، شاگرد برجسته امام، استاد مطهری در عاشورای سال ۱۳۴۸، دفاع از مظلومین فلسطین را مصداقی از تحقق راستین عزاداری نهضت کربلا معرفی کرد. در این زمینه، شهید مطهری فضل تقدم یافت و چه بسا نخستین عالم شیعی بود که چنین پیوندی بین قضیه فلسطین با پیام عاشورا برقرار ساخت
"شمر زمانه را بشناس"؛ بنیان تبیین انقلابی شهید مطهری از حماسه حسینی و قضیه فلسطین در ۵۵ سال پیش، خطاب به عزاداران عاشورا بود:
"والله و باللّه ما در برابر این قضیه مسئولیم...والله قضیهای که دل پیغمبر اکرم(ص) را امروز خون کرده است...داستانی که دل حسین بن علی(ع) را خون کرده، این قضیه است..
اگر می خواهیم به عزاداری حسین بن علی(ع) ارزش بدهیم،باید فكر كنیم كه اگر حسین بن علی(ع) امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری كنید،میگفت چه شعاری بدهید؟
...اگر حسین بن علی(ع) بود میگفت: اگر میخواهی برای من عزاداری كنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد
شمرِ امروز، موشه دایان (وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در آن زمان) است. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمرِ امروز را بشناس.
ما باید از روح حسین(ع)، از غیرت حسین(ع)، از مقاومت حسین(ع)، از شجاعت و دلیری حسین(ع)، از روشنبینی حسین(ع) پرتوی بگیریم." (مجموعه آثار، ج ۱۷،صص ۲۹۰-۲۹۱)
پس اگر پیروان "خط سازش" و تئوریپردازان تسلیم و مماشات با صهیونیسم، در پوشش دعاوی روشنفکری دینی به آثار شهید مطهری استناد نادرست میکنند، نمیتوانند چشم بر این واقعیت ببندند که ایشان قیام و انقلاب و مقاومت را پیام عاشورا میدانست، و یکی از مصادیق بارز آن را حمایت از فلسطین مظلوم، و دشمنی با اسرائیل غاصب قصاب و حامیان غربیاش، بیان میکرد
جنگ نرم ودشمن شناسی