#قصه_ظهر_جمعه
در روزگاران گذشته پیرمردی فقیر بود که سه پسر داشت. او مُرد و دو پسر بزرگتر به هوای رسیدن به زندگانی بهتر، راهی شهر شدند و از بردن پسر کوچک خودداری کردند. آنها به زودی در کاخ شاه برای خود شغلی فراهم کردند و مشغول شدند.
... پسر کوچکتر که چکمه نام داشت، روزی به طمع پیدا کردن کار راهی شهر شد.
✅ یه کانال پر از داستانهای صوتی کودکانه🧑🎄
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ghesehayekoodakaneeh
#کودک #قصه #بازی