کتابخانه مسجد قبا
کتابخانه مسجد قبا برگزار می‌کند: ♨️مسابقه کتابخوانی دشمن‌شناسی
سندباد به همراه دوستانش به شهری رسیدند. علی بابا از شادی فریادی زد و گفت: جانمی آبادی ما به آبادی رسیدیم. مردم بادیدن سندباد و دوستانش به جلو آمدند و برای آنها دست زدند و جشن گرفتند. مراسمی باشکوه در حال برگزاری بود .رستم از نبردهای خودش می‌گفت و مردم برایش دست می زدند. نخودی ،علاء الدین ، پهلوان پنبه ، علی بابا و سند باد همگی از ماجراهایی که پیش آمده بود حرف میزدند و از خباثت گروه تن تن می‌گفتند. مردم گاهی انقدر از دست تن تن و گروهش عصبانی می‌شدند که به آنها بد و بیراه می‌گفتند. سند باد و گروهش کتابی که علی بابا نوشته بود را منتشر کردند و به هرکدام از مردم هدیه دادند. سالیان سال گذشت و کتاب ها در دست مردم گشت تا جایی که تمام مردم سند باد و یارانش را می‌شناختند. اما تن تن و یارانش مردند هم در ذهن مردم هم در تمام قصه ها. دیگر حتی کسی نمی‌دانست چنین کسانی وجود داشته اند. ♨️پایانی دیگر بر داستان تن‌تن و سندباد ✍ کتابخوان نـوجوان‌: شیما قانعی😍👏👏 ✳️کتابخانه مسجد قبا @ghobalib📚