📚پدر ✍نویسنده: نرجس شکوریان فرد 📄 ۹۵ صفحه ✂️ برشی از کتاب: دوست داشت یک غذای خوب با دست خودش بپزد و برای پیامبر ببرد. ام ایمن را می‌گویم پرنده ای پخته بود🍗 آمد کنار خانه پیامبر و ظرف غذا را داد. حضرت فرمود:« خدایا محبوب‌ترین بندگانت را برسان که با من در خوردن این غذا شریک شود🤲» در خانه به صدا در آمد 🚪 فرمود:«انس در را باز کن» انس دوست داشت یکی از قوم و قبیله اش پشت در باشد؛ از انصار. در را باز کرد و دید علی (علیه السلام) است. راهش نداد❌ دوباره و سه باره در به صدا در آمد و انس علی(علیه السلام) را به خانه راه نداد! پیامبر فرمود:«او را به خانه را بده تو اولین کسی نیستی که قوم و قبیله را دوست داری» انس در را باز کرد و محبوب ترین بنده خدا❤️ داخل شد ✳️کتابخانه محله قبا @ghobalib📚