۞﴾﷽﴿۞ 😭💔 تا اینڪه نیزه‌ای بدنش را به خون ڪشید گرگی رسید و پیرهنش را به خون ڪشید از یڪ طرف عمامه و از یڪ طرف عبا هرڪس به یڪ طریق تنش را به خون ڪشید سر نیزه‌های ڪُند، فرو رفته در تنش اوضاع دست و پا زدنش را به خون ڪشید آهسته گفت تشنه‌ام اما شنید شمر با چڪمه لعنتی دهنش را به خون ڪشید با "نفس مطمئنّه"به حالِ عروج بود نامرد "نفس مطمئنش "را به خون ڪشید بر سینه اش نشست و سری ماند و خنجری قبݪ از بریدن سرش افتاد خواهری @gholch🌹🏴