💫گلچیــــ🌸ــــن شده ها💫
خانه دل تنگِ غروبی خفه بود مثلِ امروز که تنگ است دلم! پدرم گفت: “چراغ” و شب از شب پُر شد! من به خود گفتم: “یک روز گذشت…” مادرم آه کشید: “زود بَر خواهد گشت…” ابری آهسته به چشمم لغزید و سپس خوابم بُرد…
#دلتنگے
💔
@gholch
🌹