می‌نشینی و با دستانت گیاهی را به بار می‌نشانی، دست‌نوشته‌ای می‌نویسی، نقشی میزنی، چیزی می‌سازی، و .... همه می‌شوند مخلوق طُو تکه‌ای از وجود طُو… و شاید خود طُو ... و طُو تا همیشه برای تکه‌های خودت دلواپسی! و خداوند روزی قصد کرد که با دو دستش، شبیه‌ترین مخلوق به خودش را، نقش بزند... برای همین هم هست که طُو و تمام آنان که مخلوق اویند؛ شبیه تکه‌ای از جانش هستند! و بهتر بگویم؛ خود او هستند. از مردمک چشمان خدا به بندگانش که نگاه کنی؛ دیگر همه برایت آشنایند، و شاید خود طُواند؛ نه موفقیت‌شان تنگ و منقبضت می‌کند، و نه جاماندن‌شان خوشحالت ... و طُو هرقدر مهربان‌تر می‌شوی؛ برای خدا‌محبوبتر خواهی شد. 🍃✋😊 @gholch🌹