«قرآن به سرم بود و... سرم جای دگر بود» جایی که در آن عمر ز کف رفته، هدر بود بر لب همه الغوث و به دل بود منیّت هر آیه که بشنیدم از این گوش به در بود بازمزمه یارب و یا رب به زبانم برخاطرحاجات مرا دیده ی تر بود فکرم همه جا بود به غیر از بَرِ دلدار رفتم به سرسفره که بس وقت سحر بود نوشیدم و خوردم شب قدرم به سرآمد غافل دل بیچاره ،قضا یا که قَدَر بود😔😔