تحجّر حجاریان ✍ دکتر رضا قاسمیان آقای حجاریان که با نظریه‌های ناپخته و خوش‌خیالانه در سه دهه گذشته، هم جریان اصلاحات را به بن‌بست و سرگردانی کشانیده و هم ضربات و صدمات جبران‌ناپذیری را بر کشور وارد ساخته است، در یادداشتی تحت عنوان امتحانات رئیس جمهور، شرط گذاشته که رئیس جمهور آینده باید زبان انگلیسی بلد باشد و از شخصیت‌های تحریمی نیز نباشد. اولا" بهتر بود آقای حجاریان به عنوان عامل فلاکت جریان اصلاحات - با آن‌همه نظریات هزینه‌سازی که از لابلای کتب سیاسی غربِ فریبکار، استخراج می‌کرد و نسخه می‌نوشت - باید آن‌چنان مورد مواخذه عقلای جریان اصلاحات واقع می‌شد که دیگر جرئت صدور شروط جدید را پیدا نمی‌کرد. ثانیا" آقای حجاریان به جای تجویزات کشوری، بهتر بود ابتدا نسخه‌های اورژانسی برای نجات جریان اصلاحات از پارادوکس‌های مازوخیسمی - سادیسمی مهیّا می‌کرد. از جمله: جریان اصلاحات از یک طرف باید مردم را به لحاظ معیشتی راضی کند اما از طرف دیگر نیازمند مردمانی ناراضی و آماده شورش است. اصلاحات از یک طرف شعار آزادی‌خواهی سر می‌دهد اما از طرف دیگر باید از توسعه روزافزون آزادی‌ها جلوگیری کند تا همیشه بهانه‌هایی برای شعارش داشته باشد. جریان اصلاحات از یک طرف شیرینی قدرت و ثروت را مزمزه می‌کند و از طرف دیگر همواره باید بر اساس فلسفه وجودی‌اش، علیه قدرت و حکومت نق‌زنی کند. و چندین موارد دیگر که واقعا" حجم عظیمی از نفاق و تزویر لازم است برای تشبّث و تنفس در میانه انبوه تناقض‌ها و تضادهای جریانی. ثالثا" در مورد یادگیری زبان انگلیسی، ای کاش کسی پیدا می‌شد که حجاریان را از قرن ۱۹ به قرن ۲۱ هدایت می‌کرد. ایشان را می‌فهمانید که ما هزاران شهید دادیم تا از انفعال تاریخی بیرون بیاییم و دنیا را وادار به یادگیری زبان فارسی بکنیم. مگر ایشان توئیت‌های فارسی مقامات مورد نظرش در آمریکا را نمی‌بینند؟. در ضمن مگر نمی‌دانند که به برکت فناوری و تجهیزات ترجمه، دیگر همگان حرف همگان را در دنیا به راحتی می‌فهمند؟ از همه اینها گذشته، مگر الان دوران ریگان و گورباچف است که هر کدام با ده‌ها پوشه وارد اتاق مذاکره شوند؟ چرا نمی‌دانند که رئیس‌ جمهورها دیگر با هم مذاکره نمی‌کنند بلکه نتیجه مذاکره کارشناسان را فقط جلوی دوربین به دست می‌گیرند و عکس یادگاری می سازند. و اما آقای حجاریان باید این شعر انتباهی خواجه حافظ را تا خرداد ۱۴۰۰ بر دیوار اتاق خود نصب کنند: هر چند کآزمودم، از وی نبود سودم، مَن جَرَّبَ المُجَرَّب، حَلَّت بِهِ النَّدامَه. یعنی ما در سال‌های گذشته، افرادی که زبان انگلیسی را بطور کامل بلد بودند به مذاکره فرستادیم و آزمودیم و سودی نبردیم و متوجه شدیم که انگلیسی‌بلدان، اصلا" زبان انگلیس را نمی‌فهمند. لذا آزموده را هر کس دوباره بیازماید ندامت و پیشمانی، حلالش باد. باید بدانیم که زبان دنیا، مقاومت و استحکام و استقلال است نه حروف و ظروف ادبی. رابعا" فرموده‌ است که نامزدها از شخصیت‌های تحریمی نباشند و این یعنی اینکه عصب مرکزی مغز ایشان، به "خارج" متصل است نه ایران. ما انقلاب کردیم که زورگویان و تحریم‌کنندگان را کنار بزنیم نه اینکه با شاخص‌ها و شروط تحریمی آنها به خودزنی بپردازیم. واقعا" سوگیری در سیاستِ سوپرمارکتی، چقدر اندیشمندان خودباخته را بیچاره و ترحم‌انگیز می‌نماید که تحریم دشمنش را ملاکی برای تحریم خودش می‌گرداند؟!. غربی‌ها، شخصیت‌های لایق و شایسته ما را مرتب تحریم کنند و ما نیز شایستگان خود را برای پسند غربی‌ها، به کنج عزلت بفرستیم. این روند حتی با قاعده عقلانیت ابزاری هم سازگار نیست تا چه رسد به عقلانیت ارزشی. به آقای حجاریان برسانید که از لاک تحجّر بیرون بیایند و با حضور در قرن حاضر و حیات انبساطی انقلاب اسلامی، چند صباحی را آزاداندیشانه و عزت‌مندانه، نفس بکشند. @ghotbnama