.
.
ادامه...
نگین بیت الزهرا، ۲۰ شهید گمنامش بود. دورشان حلقه زدیم. بعد از مزار حاج قاسم، مهمان شهدای گمنام شدیم.
محافظ و رفیق حاج قاسم برایمان صحبت کردند. وقتی از سرداردلها و دیگر رفقای شهیدش حرف میزد میتوانستی حسرت را در صدایش حس کنی. حرف هایش صمیمانه بود و ما را دختران خودش خطاب میکرد. از شهدا فرشتگان آسمانی نمیساخت و با هر خاطره سعی میکرد به ما نشان دهد چه قدم هایی در زندگی بر داریم. از روی چشم گذاشتن حرف مادر و پدر تا گرفتن دست دوست هایمان که شاید ظاهر متفاوتی دارند اما قلبشان با ما همسو است. می گفتند حاج قاسم حسین ها دور و بر خودش داشته است و رفیق و یارانش را یکی یکی برایمان با خاطره ای معرفی کردند. وسط گریه و شنیدن خاطره ها، خودکار را هول هولی از کیف در اوردم و اسم هایشان را یادداشت کردم تا بعدتر که دلم برای حال و هوای گلزار تنگ شد، بیشتر بشناسمشان و درباره شان بخوانم:
شهید
حسین یوسف اللهی، شهید
حسین پورجعفری، شهید
حسین علی عالی، شهید
حسین بادپا و....
1️⃣5️⃣
🍃
@golabbaton95
#اردوی_راهیان_پیشرفت
#معدن_گلگهر_سیرجان
#پارک_گلگهر_کرمان
#حسینیه_انقلاب_اسلامی_دختران_قم