❌
#شبهه:
⁉️ در آيات تحدی از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن را بياورند، اما معنای دقيق واژه «مثل» در اين تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چيست، بنابراين دعوت به رقابت و مبارزهای کرده که معيار و ميزان داوری آن مشخص نيست. مخالفان هر قدر هم متنهای زيبا و فصيح و بليغ و با مضامين عالی اخلاقی، اجتماعی و … بياورند، پيروان قرآن بهراحتی میگويند هيچکدام از اين متنها «مثل» قرآن نيستند. اما اگر از آنها سؤال شود که به چه دليل و با کدام معيار و ميزانی چنين حکمی صادر میکنيد، خواهيد ديد که پاسخ دقيق و محکم و واحدی برای اين سؤال ندارند.
🔰پاسخ:
اینکه قرآن میفرماید اگر شک دارید مثل این آیات را بیاورید، همه جوانب را در بر میگیرد، هم فصاحت و بلاغت و هم استفاده از آرایههای ادبی و هم بلندی معارف و زیبایی کلام و هم آیندهنگری قرآن را.
✍️ یعنی کلامی بیاورید که متخصصین و ادبای عرب با شنیدن آن تصدیق کنند که از قرآن بهتر است.
🔰این مساله در تمام علوم جاری است، فرض کنید شخصی در علم فیزیک به نتیجهای جالب و کشف جدیدی دست پیدا کند که تمام این علم را زیررو کند، سپس مدعی شود هیچ کسی دیگر نمیتواند مانند من مقاله بنویسد و مثل این مقاله دیگر نوشته نخواهد شد، سپس صد سال بعد شخصی بیاید و کشفی بهتر و بزرگتر انجام دهد و مقالهای قویتر از او بنویسد؛ در اینجا بدون شک کسی که با علم فیزیک آشنایی ندارد، با خود میگوید چگونه میتوان این دو را با هم مقایسه کرد، هیچ معیاری وجود ندارد؛ اما اگر به یک فیزیکدان مراجعه کنیم به زیبایی بین آن دو داوری خواهد کرد و یکی را بر دیگری برتری خواهد داد، مثلا ممکن است بگوید مقاله دوم شواهدش قویتر، استدلالش محکمتر، قدرت علمیاش بسیار بهتر از دیگری است و نه تنها مانند اوست، بلکه برتر و قویتر از مقاله اول نوشته شده است.
💢 در تمام علوم چنین است، در پزشکی، شیمی، ریاضیات و ... همین قاعده جریان دارد و متخصصین آن فن، به راحتی تشخیص خواهند داد که کدام نوشته قویتر و عالیتر است. به طور مثال در جامعه اسلامی ابتدا «فارابی» را بهترین فیلسوف اسلامی میدانستند، تا «ابن سینا» آمد و با نوشتن کتب خود، به همگان ثابت کرد که نوشتههای او بسیار بهتر و قویتر از فارابی است و او لقب بزرگترین فیلسوف اسلامی را به خود اختصاص داد، تا مدتها نیز این اندیشه حاکم بود و نظرات و نوشتههای او فصل الخطاب مجالس علمی بود، اما با آمدن «ملاصدرا» و نوشتن حکمت متعالیه، فلسفه دگرگون شد و فیلسوف جدید به جامعه اسلامی معرفی شد و تاکنون نیز ادامه دارد، لذا اهل فن در هر علمی با دیدن دو نوشته، به راحتی تشخیص خواهند داد که کدام یک قویتر، بهتر است.
🔹 نکته دوم: آوردن مثل و مبارزهطلبی کردن به معنای این است که انسان خلاقانه تفکر کند و از ذهن او چیزی تراوش کند که قبلا سابقه نداشته و نوعآوری باشد و این را هم اهل فن به راحتی تشخیص داده و مشخص خواهند کرد که کار شما خلاقانه است یا کپیبرداری که ارزش ندارد، حال اگر کسی ادعا کند مقالهای علمی و بهتر از دیگران نوشته، یا شعری بهتر از دیگران سروده است؛ اما در نوشته خود دقیقا مقاله دیگران یا شعر دیگران را گرفته باشد و تنها با تغییر چند کلمه بخواهد آن را به اسم خود ثبت کند، هرگز ارزش علمی نخواهد داشت، چون هیچ نوعآوری و خلاقیتی در آن نیست.
🔸 در این موارد که ادعا شده مثل قرآن را آوردهاند، به هیچ وجه ارزش علمی ندارد و برتر از قرآن نیست، زیرا کپیبرداری از قرآن است، و خلاقیت و نوآوردی و برتری در آن نیست، لذا در مقام مبارزهطلبی چنین چیزی پذیرفته نیست، باید سبکی نو و عالی بیاورند که قرآن را شکست دهد، همچنانکه قرآن در زمان خود چنین کاری کرد.
___________
📚 لینک مطلب:
https://btid.org/fa/news/144850
#اندیشه_تشیع