👌
روزی اهالی روستا برمیگردند
به روستای القراصی سوریه رسیده بودیم
بارانی که چند ساعت قبل شروع شده بود حالا آرام تر میبارید.
محمد گفت: بیا باهم به پشتبام برویم تا اطراف را بررسی کنیم
حس حالی برای بالا رفتن از پلهها را نداشتم. او که اکراه مرا دید اصرار نکرد در حالی که بند پوتین هایش را سفت میکرد، دستی تکان داد و بیرون رفت دقایقی گذشت اما محمد برنگشت
به پشت بام رفتم محمد را دیدم با تکه چوبی آبهای جمع شده روی پشت بام را پایین می ریخت.
کنارش که رسیدم متوجه حضور من شد لبخندی زد و گفت: آقا وحید ببین چقدر آب جمع شده ! اگه بارون ادامه پیدا کنه شاید خونه های مردم خراب بشه!
کمک کن، ناودان ها را باز کنیم. شاید اهالی روستا دوباره به خونه هایشان برگردند.
#شهیدمحمدزهرهوند
#شهیدمدافعحرم
🍃شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم.
📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•
https://eitaa.com/golbarg_sorkh