‍ 🌸 🌺 (شیخ علی اکبر مروج) 🌸سبک مجنون نبودم مجنونم کردی👌💐 🍃🍃🌹🌹🍃🍃 ای دُرِ دُرجِ حیا و آیتِ عظمی' بضعه ی خیرالوری' و مریم کبری' فاطمه، امّ الائمه، دختِ محمّد(ص) بهرِ تو ایجاد گشته سبعه ی آباء امّ کتاب، امّ فضل، امّ علومی امّ ابیهات خوانده خواجه ی اسری' راضیه، مرضیه و تقیّه، نقیّه همسرِ حیدر، علی عالی اعلی' نامِ تو صدّیقه و بتول و زکیّه طاهره، منصوره و محدّثه عذرا عالَمِ امکان ز نورِ روی تو روشن خوانده شده زین سبب به زهره ی زهرا بهرِ محِبّت نعیم گشته فراهم بهرِ عدویت جحیم گشته مهیّا با مژه روبند حور خاکِ رهت را بهرِ تبرُّک برَند جانبِ بالا مادرِ گیتی نزاده همچو تو دختر خادمه ی درگهِ تو ساره و حوّا نور خدایی و عصمتُ اللهِ مطلق مادرِ دو مریمی و مامِ دو عیسی' احمدِ ثانی توئی و اُختِ نبوّت معدنِ عفت توئی و کوثرِ معطی' نطقِ مرا لم یَلِد به بسته وگر نه خواندمیت دختِ ذاتِ خالقِ یکتا من ز کجا و صفاتِ مدح تو گفتن ذرّه کجا پی برد به ساحتِ بیضا لیک همین نکته در جلالت و قَدرت بس بُود از بهرِ شخص عاقل و دانا گر چه نبوّت ز حق به حضرتِ خاتم ختم شد از حکمتِ خدای تعالی' لیک تو داری کتابِ وحیِ الهی گشته در آن دَرج علمِ جمله ی اشیا چون سخن اینجا رسید جف قلم شد بگذرم و گویم ای حبیبه ی طاها لیله ی قدری و لیک قدرِ تو مجهول قدرِ تو نشناختند مردمِ دنیا آه که در مدّتِ قلیل چه آمد بر سرت از مردمانِ بی سر و بی پا اهرمنان آمدند گِردِ سلیمان تا برُبایند خاتم از یدِ والا بر درِ جنّت زدند آتشِ سوزان شد ستم از دوزخی به بانوی حورا آتشِ حِقدی که در صدور نهان بود گشت عیان از جفای عابدِ عزّی' حِقد (با سکونِ حرفِ قاف) : کینه داشتن از کسی آتشِ سوزان کجا و مهبطِ جبرییل حبسِ غلامان کجا و گردنِ مولا آن همه ظلم و ستم که شد به تو از خصم من نتوانم که جمله را کنم اِحصاء احصا : شمردن لیک همی دانم آنکه مردمِ ناکس هتک نمودند احترام تو یکجا حقّ علی غصب گشت ارثِ تو ممنوع ضلعِ تو مکسور از تعدّی اعدا محسنت از ظلم چون شهید شده ، گشت - ثلث ز سادات کم ز صفحه ی غبرا بهرِ تو دنیا چو تنگ شد ز مصائب مُردن خود کردی از خدای تمنّا مسئلتت شد قبول و فصلِ جوانی روی نهادی به سوی عالم عقبی' با تنِ آزرده با کبودی بازو با دلِ پر غصّه با دو دیده ی عبرا هست امیدِ سوی تو امروز آنکه مجالش دهی ز سختی فردا. 🍃🍃🌹🌹🍃🍃 بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇تلگرام وایتا 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi