در سالهای اخیر میبینیم که گاه تمام همّ و غمّ یک دانشآموز و اطرافیانش از ابتدای دبیرستان تا کنکور، تست و کلاس و کتاب کمک آموزشی است و متأسفانه در این فضای عجیب و در شرایطی که متأسفانه برخی مدارس نیز ملاک موفقیت و درست بودن عملکردشان را تنها در تعداد قبولی کنکور میدانند کمتر مجالی برای طرح مباحث معرفتی و اندیشهای و پرورش دانشآموزان مجهز به سلاح تفکر و معارف اسلامی و انقلابی باقی میماند. اگر در سالهای گذشته کتابخانه مدارس و دبیرستانها محل عرضه منابع غنی تربیتی و کتابهای رشددهنده سطح تفکر و اندیشه دانشآموزان بودند و در دست دانشآموزان در کنار کتاب درسی هرازگاهی کتابهای مفید و مناسب سنشان در حوزههای اخلاقی، اندیشهای و حتی داستانها و رمانهای مفید و سازنده و... مشاهده میشد متأسفانه آنچه در سالهای اخیر به چشم میخورد بیشتر مشغولیت به کتاب تست و فرمول و جولان مؤسسات کمک آموزشی و کنکور در مدارس است! اگر مجالی هم بماند سرگرم شدن بیهدف به فضای مجازی.
از طرفی در دستگاهی مانند رسانه ملی که به تعبیر امام امت یک دانشگاه است نیز برخی کمکاریها درخصوص عمل به وظیفه پرورش و رشد اندیشهمحور نوجوانان و جوانان و تجهیز آنها به ابزار تفکر و عقلانیت و آگاهی به چشم میخورد. از دامنزدن پُرحجم رسانه ملی به آشفته بازار کنکور و تسخیر گسترده آنتن تلویزیون توسط موسسات و انتشارات کنکوری که بگذریم، انتظار از رسانه ملی این است که تنها به موضوع سرگرمی که در جای خود لازم و مهم است اکتفا نکند و با بهرهگیری از لوازم و امکانات جذاب در ارتقای سطح اندیشه و پرورش فکری نوجوانان و جوانان و همه اقشار جامعه بیشتر و بهتر کوشش کند.
این روزها همه در غم از دست دادن عالمی ذوفنون و اندیشمندی کمنظیر
مرحوم علامه «حسنزاده آملی» سوگوار هستیم، عالمی که در حوزههای مختلف علمی از ریاضیات و نجوم تا اخلاق و عرفان و اندیشه سرآمد بود. حال این سؤال مطرح است که چرا رسانه ملی تا پیش از رحلت چنین جواهرات کمنظیری کمتر به فکر معرفی این الگوهای ناب به جوانان و مردم است؟ با عرض پوزش از این مقایسه، سؤال این است صرفنظر از خضوع و پرهیز این بزرگان از مطرح شدن، در طول مثلا یک سال سهم اندیشمندی همچون علامه حسنزاده یا بسیاری از بزرگان عرصه علم و معرفت از آنتن رسانه ملی بیشتر است یا فلان سلبریتی درجه چندم که کمترین صلاحیت الگو بودن را هم ندارد؟! چرا باید در نظام آموزشی و در کتب درسی و دانشگاهی ما جای اندیشمندان پُرجاذبهای همچون حضرت علامه خالی باشد؟ اینها را بگذارید در کنار تلاش دشمن برای تحمیل سیاستهایی همچون سند 2030 برای حذف مبانی فکری و ارزشی ایرانی - اسلامی از سبد آموزش و تربیت دانشآموزان برای خلع سلاح فکری آنها در میدان پمپاژ شبهات (که البته خوشبختانه راه در موضوع 2030 بر دشمن بسته شد) نباید با کمکاریها در زمین دشمن بازی کرد.
توجه به تأکیدات مکرر رهبری درخصوص اهمیت و نقش سازنده کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها نیز نکته مهمی است که نباید از نظر مسئولان امر دور بماند.
مسئله مهم دیگر در کلام اخیر رهبری اشاره ایشان به اهمیت فضای مجازی و لزوم بهرهبرداری از این فضا توسط جوانان و دانشجویان در عمل به مأموریت «تبیین» بود. ایشان فرمودند: «هر کدام از شما بهعنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید. امروز خوشبختانه میدان باز است برای انتشار افکار. این فضای عمومی در کنار مشکلاتی که ممکن است بهوجود بیاورد، برکات بزرگی هم دارد؛ میتوانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهامآفرینیها را در این فضا با استفاده از این امکان منتشر کنید و میتوانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید... بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی، و بهکارگیری اخلاق منتشر کرد. امروز همه ما بایستی در این میدان حرکت بکنیم؛ هر کدام به نحوی و با سهمی که در این راه داریم.»
فضای مجازی همواره در بیانات رهبری دارای اهمیت بوده و در کنار تذکر درباره خطرات موجود در آن بهعنوان یک فرصت و ابزار مناسب مورد تأکید قرار گرفته است. در این میان در کنار موضوع مهم مدیریت فضای مجازی و وظیفه دولت و حاکمیت در حفظ روح و ذهن نوجوانان و جوانان و جامعه از پلشتیها و انحرافات مختلف فکری و اخلاقی موجود در این فضا، میتوان از این بستر برای رشد سطح فکری جامعه و پاسخ به شبهات و تبیین ارزشها و اصول انقلاب اسلامی استفاده کرد. اما جوانان و دانشجویان در مسیر عمل به مأموریت تبیین باید توجه کنند که رسالت آنها در این حوزه وقتی بهتر انجام میشود که همانطور که تأکید شد خود را به ابزار تفکر، عقلانیت و آگاهی مجهز کرده باشند.