✅
نقش بریتانیای کبیر در قحطی بزرگ ایران
🔺به بهانه مسابقه فوتبال ایران و انگلیس و برخی جوسازی های رسانه ای
🔹یادداشت روز ۱۷۵
🔸از سال ۱۲۹۳ شمسی جنگ جهانی اول شروع شد و ایران اعلام بیطرفی کرد، اما برخلاف قوانین بینالمللی ایرانِ توسط انگلیس از جنوب و روسیه تزاری از شمال اشغال شد. معلوم است این همه سرباز که خارجیها آوردند نان برای خوردن میخواستند و اینطوری بود که غله ایران را در شهرهای مختلف مصادره کردند که موجب کمیابی و به شدت گران آن شد.
🔸انگلیسیها خودشان بعدا اعتراف کردند که میتوانستند از سایر نقاط دنیا نیز برای سربازانشان غذا بیاورند اما اگر محصولات غذایی ایران را جمعآوری نمیکردیم باید خودمان میآوردیم که بخش بزرگی از ناوگان کشتیرانی را اشغال میکرد!
🔸بعدا کار به جایی رسید که از سال ۱۲۹۶ شمسی در ایران قحطی شد که ۲ سال طول کشید و با بیماری همراه شد و از جمعیت ۲۰ میلیونی ایران حدود ۸ میلیون نفر از بین رفتند. که آن زمان ۴۰درصد جمعیت ایران بودند. که بیش از ۳ میلیون نفر فقط بهدلیل گرسنگی جان باختند.
🔸 محمد علی جمالزاده پدر داستاننویسی مدرن ایران؛ داستان را اینطوری تعریف می کند: در دل شبی تاریک و هولناک سه سوار ترسناک که هر کدام شمشیر و شلاقی داشتند به آرامی از دیوارهای شهر عبور کردند و به آن وارد شدند. یک سوار نامش قحطی، دیگری آنفلوانزای اسپانیایی و آخری وبا بود. هیچ غذایی پیدا نمیشد، مردم مجبور بودند هرچه را که میتوانستند بجوند و بخورند. بهزودی گربه، سگ و کلاغ را نمیشد، یافت. حتی موشها نسلشان برافتاده بود. برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله میکردند.
🔸مارتین هنری داناهو خبرنگار و افسر اطلاعاتی بریتانیا در سال ۱۲۹۷ شمسی در میانه قحطی بزرگ به ایران آمد و مشاهداتش را در کتابی با عنوان مأموریت به پرشیا نگاشت؛ او می گوید: پشتههای اجساد چروکیده مردم فلکزده، از زن و مرد، در معابر عمومی افتاده است. میان انگشتان سفت و خشکیده آنها علفهایی که از کنار جاده کنده یا ریشههایی که از مزارع درآورده و میخواستهاند با آن از عذاب قحطی و مرگ از گرسنگی کم کنند، هنوز پیداست.
🔸گام آدمنماهایی از پوست و استخوان، با چشمان گودافتاده، چهاردستوپا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک میشد، میخزیدند و بیآنکه نای حرفزدن داشته باشند با اشاراتی برای لقمه نانی التماس میکردند...
🔸در میان روایتهای داناهو، این از همه هولناکتر است: مردم گرسنه که رنج بیغذایی آنها را دچار جنون کرده بود به خوردن گوشت انسان روی آورده بودند. مادران از اینکه برای گدایی تکه نانی کودکشان را تنها بگذارند، میهراسند. زیرا ممکن است در غیبت آنان کودکانشان ربوده و خورده شوند!!!
🔴
سخن آخر آنکه قحطی بزرگ اتفاقی هولناک در تاریخ ایران است؛ خیلیها این روزها یادشان رفته ولی تاریخ فراموش نمیکند که انگلیسی ها چه بلایی بر سر ایرانیان آوردند؛ داستانی که سزاوار گریستن و عبرت است.که در این باره پیشنهاد می کنم فیلم تاریخی یتیم خانه ایران اثر ابوالقاسم طالبی را یک بار با دقت ببینید. با احترام مسلم محمدی
🌍پایگاه نقد و تبیین🔻
https://eitaa.com/joinchat/2013790376Cc0f9186832
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•