دلم سوخت !!! دلم سوخت برای شورای نگهبان هرچه گشت در میان نمایندگان غربگرایان که وصل به پرونده ی فساد مالی نباشد ، غیر از پزشکیان پیدا نکرد . دلم سوخت برای پزشکیان که آمده بود جملاتی از نهج البلاغه را که در جوانی حفظ کرده برای مردم بخواند ولی از شانس بدش خرقه ی ریاست بر تنش کردند. دلم سوخت برای قالیباف هیچکس بیشتر از او برای تهران، پارک و پل و تفریحگاه و اتوبان و درخت و باغ و باغ کتاب و دریاچه نساخت، با اطرافیانش و نمک نشناسی مردم، سوخت شد. دلم سوخت برای جلیلی که مجبور بود برای تبیین برنامه ها ، در برابر جملات درهم برهم و کوچه بازاری رقیب ، از ادبیات نخبگانی استفاده کند و بیش از 16 میلیون نفر منظورش را متوجه نشوند. دلم سوخت برای شانزده میلیون نفری که به پزشکیان رأی دادند و هنوز جوهر انگشتشان خشک نشده ، تئوریسین غربگرایان گفت : اینها برای ما مثل خمیر بازی بچه ها هستند . دلم سوخت برای آن 50 درصدی که رأی ندادند و هنوز در دوران پیشاانتخاب زندگی می کنند . دلم سوخت برای رئیسی که زمین سوخته تحویل گرفت و آماده کشت تحویل داد تا در آن علف هرز بکارند . دلم سوخت برای رئیسی که میوه ی رساندن رشد منفی به 6 درصد را نچید و رفت . دلم سوخت برای رئیسی که برای مردمی زحمت می کشید که بیش از شانزده میلیون رأی دهندگانش ،حکومت دزدها را بیشتر می پسندند. دلم می سوزد برای پزشکیان که حامیانش از همین الآن برایش نسخه ی استعفا پیچیده اند . دلم می سوزد برای جمهوری اسلامی که آزادترین نوع انتخابات را برگزار می کند و همیشه بدهکار است . دلم می سوزد برای جمهوری اسلامی که باید بزودی پاسخگوی انتخاب نادرست مردم باشد. دلم می سوزد برای جمهوری اسلامی که در آستانه جهش و تمدن سازی نوین اسلامی باز هم باید چوب دمکراسی بخورد. روشنگری