تو از منی و من از تو چرا که درد یکی است که آنچه با من و تو روزگار کرد یکی است عجیب نیست که من با تو نیز تنهایم که در مقابل آیینه، زوج و فرد یکی است چه فرق می کند اکنون، بهار یا پاییز برای ما که کویریم سبز و زرد یکی است من و تو دشمن تقدیر یک دگر هستیم ولی چه سود، که تسلیم با نبرد یکی است دلم به دور تو سیاره ای است سرگردان که شیوه من و این چرخ هرزه گرد یکی است خدا ! یکی تو یکی پس از آستان غمت نمی روم که بدانند حرف مرد یکی است @golchine_sher