در دایرە‌ی بستە‌ی امیال غریزی دنبال چه می‌گردی و دلخوش به چه چیزی در حسرت دریایی و می‌بینمت ای رود آن روز که چون موج ز دریا بگریزی وقتی که قرار است نجنگیده ببازی دیگر چه نبردی، چه جدالی، چه ستیزی نزدیکی‌ام آموخت که از دیدە‌ی معشوق هرقدر شوی دور همانقدر عزیزی مستی اگر این بود که ما تجربه کردیم بهتر که در این جام تهی زهر بریزی @golchine_sher