#امام_صادق_علیه_السلام
#ولادت
#مربع_ترکیب
نگاه کن جَلواتِ کتاب ناطق را
به کوه طور ببین سجدهی شقایق را
امام پنجم شیعه پدر شد و حالا
گرفته در بغل خویش امام صادق را
ز گوشهی لبش، از خندهاش عسل ریزد
به جای نقل، خدا بر سرش زُهَل ریزد
مدینه بود و شبی مثل ماه، نورانی
شبی که گشت زمان غرقِ نور افشانی
شبی که حضرت باقر لبش شکوفا شد
نداشت مثل همان شب مدینه دورانی
خبر رسید ملائک به شور آمدهاند
ز عرش روی زمین سمت نور آمدهاند
مدینه شاهد مولود بینظیر شده
عروس حضرت زهرا به او اسیر شد
به کف گرفته علوم تمام عالم را
مرید جاذبههایش ابابصیر شده
کرامت و حسناتش شبیه حیدر شد
بلاغتِ نفسش هم، زُراره پرور شد
تولدش خبر از نورگستری دارد
شرافت قدمش ذره پروری دارد
ملائکه همه در عرش یک صدا گفتند
عروس حضرت زهرا چه گوهری دارد
چه گوهری، که ربودهاست قلب عاشق را
به صولتش زده حق مُهر و مومِ حاذق را
کرشمههای نگاهش بهشت میسازد
برای دلشدهها، سرنوشت میسازد
خودش حرم که ندارد، ولی دل ما را
شبیه صحن و سرا خشت خشت میسازد
شمیم عطر تنش بوی یاس را دارد
تمام زندگیش بوی ربنا دارد
به یمن مقدم صادق، خزان تمام شد و
رسیده موسم شادی و، غم حرام شد و
رسیدهاند همه بهر تهنیت از عرش
مسیر خانهاش امروز ازدحام شد و
همینکه بوسه ز پایش فرشته میچیند
ترانه روی لب جبرئیل میشیند
رسید و جامعه را شیعه کرد و انسان کرد
مطیعِ امر خدا را شبیه ِ سلمان کرد
لطافت از نفحاتش چکید و، عالم را
به خلصت نبوی یک شبِ مسلمان کرد
رسید و داد خدا دست او شفاعت را
نوشتهاند به خاک رهش هدایت را
نوشتهاند به وصفش شفاعتش حتمی است
گدا که داشته باشد کرامتش حتمی است
به ما که شیعهی اثنیعشر شدیم، حتماً
به حشر و محشر کبری عنایتش حتمی است
مسیر خانهاش از آسمان گذر دارد
بدیهیاست که از عرش هم خبر دارد
#رضا_باقریان